باتصادفش باماشین خودش سال 89/رخ به رخ به ی اتوبوس زدعمدا
باتصادفش باماشین خودش سال 89/رخ به رخ به ی اتوبوس زدعمدا نزدیک پلیس راه جاجرود به طرز فجیحی فوت شد.وعشقمون به پایان رسید.وازاون تاریخ دیگه باهیچ دختر.مطلقه جوون .بیوه جوونی رابطه عاطفی عشقی برقرارنکردم جزخیلی ببخشید.برطرف کردن نیازجنسی که ی شب تاصبح باآدمش که صبح پول قراردادشونو میگیرن و میرن تاهوس بعدی.چراپدرش مخالف بود.چون من اون موقع. ازنظرمالی خیلی پایین بودم .اما عشقم تواین وادیهانبود.اما پدرش خیلی .الان همه چی از نوع لاکچریشو دارم .توکاربسازبفروش ساختمونم تومازندرانم .براشرکت عموم که تواستانهادفتروی نماینده وچندکارمندومهندس معمار بنا وکارگرساده کارمیکنن.وتفریح وتاحدی شغل دوم من نوازندگی حرفهای کیبورد.وفروشگاه کیبورد انواعش .ولوازم مربوطه بهش دارم .اماچه فایده عشق عزیزمو ندارم .ولی یادش همیشه جاویدانه .وخاطراطش همیشه جلو چشمامه.ببخشیدزیادی ازحدحرف زدم تنهاییو دلم گرفته .خدابهترمیدونه واونایی که مثل منن درک میکنن من چی میگم .
۱.۳k
۱۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.