[اگه وجود نداشتی] P³
[اگه وجود نداشتی] P³
کوک ویو
دیدم دیدم دارم رگشو میزنه واقعا داشتم خودمو میکشتم رفتم سریع سمتش منم روی دستم شیشه گذاشتم
کوک هویی جئون ات من هیچوقت تنهات نمیزارم
ات هویی تو کی... کوک کوک خودتی گریه
کوک عاره عزیزم
ات کوکیییی داد
محکم پرید بغلش
کوک هویی واسچی میخواستی رگتو بزنی
ات واستا تو چطور زنده ای
کوک من نمرده بودم که زنده باشم
ات چرا اذیتم میکنی گریه
کوک چگیا گریه نکن خو قلبم میگیره الان پیشتم فراموش کن
ات چرا ولم کردی
کوک چون بهم اهمیت نمیدادی و دونستم منظورتو
ات ینی چچی
کوک جیا زندانه وما راحت زندگی میکنیم
ایندفه کوک لباشو روی لبای ات میزاره و بوسه رو شروع میکنه
کوک ویو
یه ماهه ندیدمش دوباره طعم لبای این دخترو حس کردم واقعا حس خوبیه ات ببخشید اذیتت کردم قول میدم قول میدم هیچوقت تنهات نزارم
ات ویو
یهو بوسیدم اولش یکم تعجب کردم ولی بعدش باهاش همکاری کردم خیلی وقت بود که کوک رو ندیده بودم یه ماه مثل ده سال بود
کوک بخشیدی منو کیوت
ات وایی باشه لبخند
کوک محکم اتو بغل کرد
ات اخخخ
کوک چیزیت شدهـ
ات نه چیزی نیست
کوک ات داری یچیزیو پنهون میکنی
ات نه چیزی نسیت
کوک بگو چیه
ات گفتم چیزی نیستتتتت
کوک ولی بعدا میفهمم
ات چقد تو سیریشی لامثب
کوک خنده بیا این شیشا ها و جم کنیم
ات باشه
شبشه ها جم شدن که یه تیکه بزرگ رفت توی دست کوک
کوک اخخخ
ات چیشد اومد پیش کوک
ات ای کله شق زد به سر کوک
ات واستا رف وسایل کمک های اولیه رو اورد
ات درد میکنه
کوک خیلی
ات شیشه رو اروم در اورد دست کوک رو پانسمان کرد
ات مواضب نودت باش خرگوش کوچولو
کوک تو بهم گفتی هنوز دوست داری برام شیر موز بیاری اره میخوام
ات نگو که اون موقع منو زیر نظر داشتی
کوک عاره
ات کوکککک بلند
کوک خنده شیل موز بده کیوت
ات وویییی باشه
ات بیا
کوک ممنون ذوق
ات خنده
شب
کوک ویو
به ات شک کرده بودم که گفت اخ و گف هیچی نیست باید شبچکش کنم وقتی خوابه چون خوابش سنگینه
شبشد رفتم داخل اتاق اوخی خواب بود رفتم یکم از پیراهنشو دادم بالا واستا چرا بدنش کبوده کدوم خری اینکارو باهاش کردههههههههه یجا از بدنش هم خونریزی کرده از زیر باند کمرش مجبور شدم بیدارش کنم
کوک ات بلند شو
ات هوم خمیازه
کوک ات کمرت
ات تعجب چچییی رف سریع توی پزیرایی وسایل کمک های اولیه رو برداشت رف دور کمرش
کوک بگو کی اینکارو باهات کرده
ات خودمافتادم بابا چیزی نیس
کوک داری پنهون میکنی
کوک ویو
دیدم دیدم دارم رگشو میزنه واقعا داشتم خودمو میکشتم رفتم سریع سمتش منم روی دستم شیشه گذاشتم
کوک هویی جئون ات من هیچوقت تنهات نمیزارم
ات هویی تو کی... کوک کوک خودتی گریه
کوک عاره عزیزم
ات کوکیییی داد
محکم پرید بغلش
کوک هویی واسچی میخواستی رگتو بزنی
ات واستا تو چطور زنده ای
کوک من نمرده بودم که زنده باشم
ات چرا اذیتم میکنی گریه
کوک چگیا گریه نکن خو قلبم میگیره الان پیشتم فراموش کن
ات چرا ولم کردی
کوک چون بهم اهمیت نمیدادی و دونستم منظورتو
ات ینی چچی
کوک جیا زندانه وما راحت زندگی میکنیم
ایندفه کوک لباشو روی لبای ات میزاره و بوسه رو شروع میکنه
کوک ویو
یه ماهه ندیدمش دوباره طعم لبای این دخترو حس کردم واقعا حس خوبیه ات ببخشید اذیتت کردم قول میدم قول میدم هیچوقت تنهات نزارم
ات ویو
یهو بوسیدم اولش یکم تعجب کردم ولی بعدش باهاش همکاری کردم خیلی وقت بود که کوک رو ندیده بودم یه ماه مثل ده سال بود
کوک بخشیدی منو کیوت
ات وایی باشه لبخند
کوک محکم اتو بغل کرد
ات اخخخ
کوک چیزیت شدهـ
ات نه چیزی نیست
کوک ات داری یچیزیو پنهون میکنی
ات نه چیزی نسیت
کوک بگو چیه
ات گفتم چیزی نیستتتتت
کوک ولی بعدا میفهمم
ات چقد تو سیریشی لامثب
کوک خنده بیا این شیشا ها و جم کنیم
ات باشه
شبشه ها جم شدن که یه تیکه بزرگ رفت توی دست کوک
کوک اخخخ
ات چیشد اومد پیش کوک
ات ای کله شق زد به سر کوک
ات واستا رف وسایل کمک های اولیه رو اورد
ات درد میکنه
کوک خیلی
ات شیشه رو اروم در اورد دست کوک رو پانسمان کرد
ات مواضب نودت باش خرگوش کوچولو
کوک تو بهم گفتی هنوز دوست داری برام شیر موز بیاری اره میخوام
ات نگو که اون موقع منو زیر نظر داشتی
کوک عاره
ات کوکککک بلند
کوک خنده شیل موز بده کیوت
ات وویییی باشه
ات بیا
کوک ممنون ذوق
ات خنده
شب
کوک ویو
به ات شک کرده بودم که گفت اخ و گف هیچی نیست باید شبچکش کنم وقتی خوابه چون خوابش سنگینه
شبشد رفتم داخل اتاق اوخی خواب بود رفتم یکم از پیراهنشو دادم بالا واستا چرا بدنش کبوده کدوم خری اینکارو باهاش کردههههههههه یجا از بدنش هم خونریزی کرده از زیر باند کمرش مجبور شدم بیدارش کنم
کوک ات بلند شو
ات هوم خمیازه
کوک ات کمرت
ات تعجب چچییی رف سریع توی پزیرایی وسایل کمک های اولیه رو برداشت رف دور کمرش
کوک بگو کی اینکارو باهات کرده
ات خودمافتادم بابا چیزی نیس
کوک داری پنهون میکنی
۲۵.۹k
۳۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.