𝟐
𝟐
(تا اومدن حرف بزنم مامانم گف بزار ببوسه دیگه مگه چی میشه)
بلند شدم داد زدم...
ات _ ساکت شین خوشحالین ی هرزه از ت خونمون خونه هاتونه؟؟؟
بابای ات _ خفشو گورتوگم میکنی بیرون!! (با داد)
(ات) باشه ولی من دیگه پامو ت این قبرستون شادی ها نمیزارم باییی!
نمیدونستم کجا برم ن دوستی ن جایی
ک یادم اومد...
(تا اومدن حرف بزنم مامانم گف بزار ببوسه دیگه مگه چی میشه)
بلند شدم داد زدم...
ات _ ساکت شین خوشحالین ی هرزه از ت خونمون خونه هاتونه؟؟؟
بابای ات _ خفشو گورتوگم میکنی بیرون!! (با داد)
(ات) باشه ولی من دیگه پامو ت این قبرستون شادی ها نمیزارم باییی!
نمیدونستم کجا برم ن دوستی ن جایی
ک یادم اومد...
۴۰۳
۰۳ تیر ۱۴۰۳