♡عشق خشن من♡
♡عشق خشن من♡
P1
ویو ات
امروز مثل همیشه پاشدم رفتم صورتم رو شستم صبحونمو خوردم و یه لباس لش مشکی پوشیدم و رفتم سرکار( توی کافه کار میکنه)
ویو تهیونگ
یه چند روزی میشه که این دختر رو زیر نظر دارم و همش گوشت... اممم داشتم میگفتم همش لباسای لش میپوشه و قیافه ی زیبایی داره و کاملا تایپ منه
ویو راوی
ات رفت سرکار و موقع برگشتن همش احساس میکرد چند نفر دارن دنبالش میکنن پس رفت داخل یه مغازه و یه مدت اونجا موند تا آب ها از آسیاب بیوفته و زنگ زد تاکسی رفت خونه
شام خورد لباس خواب پوشید روتین پوستی اش رو انجام داد و گرفت خوابید
و صبح که بیدار شد مثل همیشه رفت سر کار و با چیزی که شنید تعجب کرد
×...
P1
ویو ات
امروز مثل همیشه پاشدم رفتم صورتم رو شستم صبحونمو خوردم و یه لباس لش مشکی پوشیدم و رفتم سرکار( توی کافه کار میکنه)
ویو تهیونگ
یه چند روزی میشه که این دختر رو زیر نظر دارم و همش گوشت... اممم داشتم میگفتم همش لباسای لش میپوشه و قیافه ی زیبایی داره و کاملا تایپ منه
ویو راوی
ات رفت سرکار و موقع برگشتن همش احساس میکرد چند نفر دارن دنبالش میکنن پس رفت داخل یه مغازه و یه مدت اونجا موند تا آب ها از آسیاب بیوفته و زنگ زد تاکسی رفت خونه
شام خورد لباس خواب پوشید روتین پوستی اش رو انجام داد و گرفت خوابید
و صبح که بیدار شد مثل همیشه رفت سر کار و با چیزی که شنید تعجب کرد
×...
۵۷۴
۰۸ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.