kook^^
چند روز بود باهام سرد شده بود
بهم توجه نمیکرد
شبا دیر میومد خونه..... یه شب برا اینکه باهاش حرف بزنم تا ساعت 3 بیدار بودم که بالاخره امد
پقتی درو باز کرد چراغو روشن کرد منو رو مبل دید و هینی کشید
_یا ترسیدم چرا بیداری
+کحا بودی؟ هر شب کجا میری...
_باید به تو جواب پس بدم
بلند شدم تو چشاش نگاه کردمو بغض کردم
+خواهش میکنم من عاشقتم...
اینجوری زندگیمونو خراب نکن
کنارم زد و رفت تو اتاق
زانوزدم و گریه کردم
شب که خواب بود نویتی فیکیشن گوشیش باعث شد محوش بشم
چشام برق زد رفتم سمت گوشیش و رو صفحه رو دیدم پیام های واتساپ درسته کامل نبود ولی از طرف (my baby)بود
اون کیه؟
<پیام>
جونگ کوکا فردا شب منتظرتم عشقم
امشب خیلی عالی بود
گوشیشو زمین گزاشتمواز تاق رفتم بیرون ناراحت نبودم چون همه چیو از قبل حدس میزدم
مطمئن بودم
تا صبح نخوابیدم صبح بدونه توجه ب من رفت جلو پنجره نشسته بودم و خاطرات سیاه شدمونو دوره کردم
قلبم درد میکرد.....
در اتاقو باز کرد و منو اونجوری دید مثل یه مرده متحرک رنگش پرید سریع امد کنارم
+منو ببخش.... من عوضی بهت خیانت کردم نابودت کردم من اشغالترین ادم دنیام از خودم متنفرم منو ببخش من هنو دوست دارم واقعا باورم نمیشه بهت خیانت کردم ا. ت منو ببخش
انگشتمو به زور رو لبش گزاشتم
انگشتمو کنار زد و لبمو بین لباش اسیر کرد و بعد یک دقیقه سرشو رو پام گزاش
+همه چیو درس میکنم ما بچه دار میشیم با بچه هامون زندگی عالی خواهیم داشت
لبخند خرگوشی زد و همزمان از گوشه جون حرف زدن نداشتم سرشو ناز کردم و نفس عمیقی کشیدن و به ماه نگاه کردم
چشامو بستم...
ضربان قلبم کمرنگ و کم رنگ تر شد لبخندی زدم و برای همیشه به خواب رفتم
+ا/ت؟ ا/ت؟ چشاتو باز کن بیبی خواهش میکنم نههههههه
------------♡-----------
بهم توجه نمیکرد
شبا دیر میومد خونه..... یه شب برا اینکه باهاش حرف بزنم تا ساعت 3 بیدار بودم که بالاخره امد
پقتی درو باز کرد چراغو روشن کرد منو رو مبل دید و هینی کشید
_یا ترسیدم چرا بیداری
+کحا بودی؟ هر شب کجا میری...
_باید به تو جواب پس بدم
بلند شدم تو چشاش نگاه کردمو بغض کردم
+خواهش میکنم من عاشقتم...
اینجوری زندگیمونو خراب نکن
کنارم زد و رفت تو اتاق
زانوزدم و گریه کردم
شب که خواب بود نویتی فیکیشن گوشیش باعث شد محوش بشم
چشام برق زد رفتم سمت گوشیش و رو صفحه رو دیدم پیام های واتساپ درسته کامل نبود ولی از طرف (my baby)بود
اون کیه؟
<پیام>
جونگ کوکا فردا شب منتظرتم عشقم
امشب خیلی عالی بود
گوشیشو زمین گزاشتمواز تاق رفتم بیرون ناراحت نبودم چون همه چیو از قبل حدس میزدم
مطمئن بودم
تا صبح نخوابیدم صبح بدونه توجه ب من رفت جلو پنجره نشسته بودم و خاطرات سیاه شدمونو دوره کردم
قلبم درد میکرد.....
در اتاقو باز کرد و منو اونجوری دید مثل یه مرده متحرک رنگش پرید سریع امد کنارم
+منو ببخش.... من عوضی بهت خیانت کردم نابودت کردم من اشغالترین ادم دنیام از خودم متنفرم منو ببخش من هنو دوست دارم واقعا باورم نمیشه بهت خیانت کردم ا. ت منو ببخش
انگشتمو به زور رو لبش گزاشتم
انگشتمو کنار زد و لبمو بین لباش اسیر کرد و بعد یک دقیقه سرشو رو پام گزاش
+همه چیو درس میکنم ما بچه دار میشیم با بچه هامون زندگی عالی خواهیم داشت
لبخند خرگوشی زد و همزمان از گوشه جون حرف زدن نداشتم سرشو ناز کردم و نفس عمیقی کشیدن و به ماه نگاه کردم
چشامو بستم...
ضربان قلبم کمرنگ و کم رنگ تر شد لبخندی زدم و برای همیشه به خواب رفتم
+ا/ت؟ ا/ت؟ چشاتو باز کن بیبی خواهش میکنم نههههههه
------------♡-----------
۴.۱k
۲۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.