تاملی بر داستان ترانه مرغ اسیر
ترانه مرغ اسیر نوشته جازمین دارزنیک یک تراژدی، سوگواری، برای فروغ فرخزادِ ایران است. شکل ادبی داستان در ظاهر و باطن شناختِ جامعی از یک شاعر مهم در تاریخ ایران به خواننده میدهد و این سعی نویسنده را بسیار دوست داشتم که حتی در وصف کاراکترها و اشیا هم از لحن شاعرانه فروغ استفاده کرده است. این لحن به زبان ادبی داستان یک پیچیدگی منعطف نیز اضافه خواهد کرد که منیت زنانه در جامعه را به برابری و دوستی دعوت میکند؛ به عنوان مثال در کتاب «سهم من» نوشته پرینوش صنیعی مفاهیمی از جنس زن در مبارزه با مردسالاری میخوانیم که بیشتر قطبِ تاریخی، رفتاری و اجتماعی دارند این درحالی است که ما وقتی «ترانه مرغ اسیر» را میخوانیم مبارزه هنرمندانه یک زن برای دیده شدن به اندازهی مردان را لمس میکنیم و البته که یک نویسنده ایرانی-آمریکایی شاید اجتماع ایران را خوب درک نکند اما همین بس که لبخند به لب میآورد و از مهمترین شاعر قرنِ ایران مینویسد. پدر در خانواده چه نقشی دارد؟ آیا او میتواند خانه را مانند یک پادگان رهبری کند؟ این سوالات در متن کتاب و مشخصا در بابهای ابتدایی آن پاسخ داده میشوند بیآنکه نیازی به پاسخ آن باشد. ما به عنوان خواننده و کسی که شعرهای یک شاعر را گوش میدهد یا میخواند بیشتر به دنبال لذت بردن از ایماژهای به کار رفته هستیم و قطعا نمیتوانیم چرایی سروده شدن آن را فهم کنیم اما شاخصه بزرگ «ترانه مرغ اسیر» در تبدیل کردن این چرایی به چگونگی است و...
برای مطالعه متن کامل از لینک زیر استفاده کنید.
http://longtake.ir/?p=24220
برای مطالعه متن کامل از لینک زیر استفاده کنید.
http://longtake.ir/?p=24220
۱.۶k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.