ارباب برده قلدر

از زبان ا/ت
____------____------____------____------____------____------
صبح با این الارم گوشیم از خواب بیدار شدم رفتم توالت و کرایه روتیین پوستی و مویی رو انجام دادم موهامو شونه کردم و اومدم بیرون رفتم طبقه ی پایین آجوما داشت میزو میچید مامان و بابامم نشسته بودن سلام کردمو رفتم نشستم و صبحونه رو خوردم و بعد رفت بالا و فرم مدرسه ام رو پوشیدم
کیف و همچیم رو برداشتم رفتم بیرون و از مامان و بابام خداحافظی کردم .
سیچمو از تو جیبم در آوردم و ماشینمو روشن کردم ماشینم فراری مشکی بود تو راه آهنگ پخش کردم و باهاش میخوندم و رسیدم حیاط مدرسه من یه بچه پولدار بودم .
و همه پسرا روم کراشن
و منو ملکه ی زیبا ی مدرسه صدا میزنن رفتم تو کلاسم رفتم پیش کردیا و چیلان
پایان ویو ا/ت
ا/ت : سیلام بر دویتای خوبم چطور مطورین؟
کردیا/چیلان:مرسی
کردیا :ا/ت مدیر اومد کلاسمون و گفت دانش آموز اِنتقالی داریم
ا/ت: خوب میگی چیکار کنمی کردیا جون؟
چیلان:نه منظورش این بود که...خوش قیافن
ا/ت :حالا کردیا اونارو کجا دیده ؟
کردیا:جلوی در اتاق مدیر دیدمشون
ا/ت:خب حالا مگه چند نفرن؟
چیلان: چهار نفرن اونی
ا/ت : اسماشو جیه ؟
کردیا :نمد !
ا/ت :خاک تو سرت اون موقع فضولیت گل نکرده؟
چیلان:خخخخ😂
ا/ت:چیلان زهر مار
چیلان:اِهِم آِهِم (سرفه کردن الکی ) باش
ا/ت : آفرین بچه ی خوب
ویو ا/ت
داشتیم بابچه ها حرف میزدیم که یهو اُستادِمون اومد اون زنگم ریاضی داشتیم +×÷=
پایان ویورا/ت
اُستاد : خب خب سلام بچه های عزیز خوبی بشینید
امروز چهار پسر اِنتقالی داریم .
بفرمایید تو پسرا
اومدن تو
و استاد گفت خودتونو معرفی کنید
پسر اولی:سلام من پارک جیمینم اُمید وارم امسال سال خوبی رو باهم داشته بهشیم .
(کوک و وی هم خودشونو معرفی کردن)
ویو ا/ت
همش نگاهم رو اون پسره بود اسمش چی بود....آم آها جیمین پارک جیمین محوش شده بوده که یهو..
____--------_____--------______--------_______-------
شرط : اول فیک پس زیاد سخت نمیگیرم اشکالی نداره که حمایت نشدم ولی ادامه میدم .
لایک:۱۰
کامنت۵
فایتینگ🙋‍♀️
____ I LOVE YOU____