پارت ۱۵

لوکیشن: خونه هاجون و جیهوپ
تاریخ : ۲۶ اوریل
تایم : غروب
یونگی چون هم‌خودش و هم‌جیهوپ‌تنها بودن رفتع بود پیش جیهوپ
هاجون که مونده بود پیش هایون
هایون هم که بیمارستان بود
€ میگم یونگی
¥ هوم ؟
€ از کجا انقدر مطمئنی که کار می یونگ بوده ؟
¥ گفتم که
€اخه دلیلت اصلااا منطقی نیست
¥ اوکی شاید مطمئن نباشم ولی این بهونه رو جور کردم که از دستش خلاص شم
€ یونگی ؟ حالت خوبه ؟ الان همینجوری ولش کردی ؟ به نظرت میتونه بدون تو رو پای خودش باشع ؟
¥ به خاطر همین بود ، میخواستم به خودش بیاد
€ هعی
¥ از طرفی جدا بهش مشکوکم
€اون بیشتر مواقع بوده
¥ خو شاید دو نفرن
€ اگه حمله ها ادامه پیدا کرد چی ؟ بازم بهش شک داری ؟
¥ اره ! شاید بخواد ادامه بده که بی گناه به نظر ییاد یا الان دستش باز تره برای قتل
€ خیلی خب ، ولی یادت باشه ادم های گناه کار کسایی هستن که از همه بی گناه تر به نظر میان
¥ تو ام با این حرفات *زیر لبی
¥ ولی یه روزی میکشمش
€ یونگی تند نرو ! به فکر می یونگ و خودتم نیستی به فکر جین باش ! اون برادرشه !
¥ به درک !
€ بحث کردن با تو بی فایده ست
اون شب رو یونگی و میهوپ تو یه اتاق خوابیدن که اتفاقی نیوفته ....