سیاه سفید قلبم
بلند شدم که دیدم همه با چمدونشون دارن میرن سمت فرودگاه چمدونمو با گیتارمو برداشتم تا هروقت دلم گرفت بزنم همه توی صندلیه انتظار نشسته بودن روبه همه لب زدم
_من میرم دست و صورتمو بشورم الان میام
کیفمو دادو دست مائده و سمت دستشویی حرکت کردم
نگاهی به چشمام کردم که بازتاب شده بود روی اینه چشمامو قرمز شده بود و صورتمم بیروح بود بعد از شست و شوی صورتم به سمت بچه ها رفتم
سوار هواپیما شدیم من کنار مائده نشستم و سپیده پیشه یه خانمه نشست و اون سه تا هم هم اون طرفه هواپیما نشستن وقتی توی صندلی نشستم هندزفریم رو دره گوشم گذاشتم و اهنگ مورده علاقم رو گوش دادم.
__________________________________
#مائده
از وقتی سواره هواپیما شدیم کیانا همینجوری اهنگ گوش میداد و تو خودش بود سپیدم که به خرس گفته برو من جات هستم منم حوصلم سر رفته بود و دلم نمیخاست به اون فرد ناشناس فکر کنم پس از جام بلند شدم و به سمت دست شویی هواپیما حرکت کردم که طوفان جلومو گرفت
=ببخشید مائده خانم
_بله اتفاقی افتاده
=نه میتونم وقتتون رو بگیرم
_بله بفرمایید
=میتونم بگم اون فرد ناشناسی که مزاحمتون شده و شما رو تهدید کره اشنا نیس براتون
یه خورده فکر کردم اون فرد اگر هم اشنا بوده من چه بدی در حقش کردم
_برای من اشنا فکر نکنم باشه اما اگرهم اشنا باشه من چه بدی در حقش کردم
=نمیدونم اما یکخورده فکر کنید شاید به نتیجه رسیدید
_ببخشید ها اما من جمع نیستم که اینجور منو جمع صدا میکنید
=ببخشید اما میترسیدم ناراحت بشی
_نه بابا ما یه ماموریت داریم پس باید باهم دوست باشیم
=بله پس از این به بعد من و شما دوستیم
_اره ما یه اکیپ خفنیم
دوتا پارت جدید تقدیمتون
لایک لادت نره ♥
_من میرم دست و صورتمو بشورم الان میام
کیفمو دادو دست مائده و سمت دستشویی حرکت کردم
نگاهی به چشمام کردم که بازتاب شده بود روی اینه چشمامو قرمز شده بود و صورتمم بیروح بود بعد از شست و شوی صورتم به سمت بچه ها رفتم
سوار هواپیما شدیم من کنار مائده نشستم و سپیده پیشه یه خانمه نشست و اون سه تا هم هم اون طرفه هواپیما نشستن وقتی توی صندلی نشستم هندزفریم رو دره گوشم گذاشتم و اهنگ مورده علاقم رو گوش دادم.
__________________________________
#مائده
از وقتی سواره هواپیما شدیم کیانا همینجوری اهنگ گوش میداد و تو خودش بود سپیدم که به خرس گفته برو من جات هستم منم حوصلم سر رفته بود و دلم نمیخاست به اون فرد ناشناس فکر کنم پس از جام بلند شدم و به سمت دست شویی هواپیما حرکت کردم که طوفان جلومو گرفت
=ببخشید مائده خانم
_بله اتفاقی افتاده
=نه میتونم وقتتون رو بگیرم
_بله بفرمایید
=میتونم بگم اون فرد ناشناسی که مزاحمتون شده و شما رو تهدید کره اشنا نیس براتون
یه خورده فکر کردم اون فرد اگر هم اشنا بوده من چه بدی در حقش کردم
_برای من اشنا فکر نکنم باشه اما اگرهم اشنا باشه من چه بدی در حقش کردم
=نمیدونم اما یکخورده فکر کنید شاید به نتیجه رسیدید
_ببخشید ها اما من جمع نیستم که اینجور منو جمع صدا میکنید
=ببخشید اما میترسیدم ناراحت بشی
_نه بابا ما یه ماموریت داریم پس باید باهم دوست باشیم
=بله پس از این به بعد من و شما دوستیم
_اره ما یه اکیپ خفنیم
دوتا پارت جدید تقدیمتون
لایک لادت نره ♥
۲.۸k
۰۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.