رییس کار عاشق p8
جیمین:
بهوش که اومد خودمو رو تخت دیدم هوپی هیونگ رو دیدم بدنم بی جون بود
هیونگ بهم با اخم نگاه میکرد برای همین بهش گفتم: هیونگ چی شده
جی هوپ: خودتو به کشتن نده جیمین داداش من نگرانما
جیمین: شرمنده هیونگ
جی هوپ لبخندی زد به نشانه اشکالی نداره
جیمین بعد چند ثانیه دو باره از حال رفت و اصلا حالش خوب نبود
روانشناس گفت: اصلا نباید عشقش رو ببینه ضربان قلبش از عشق میره بالا
[ذهن جی هوپ]
مگه روانشناسی به احساسات ربط داره ؛ ولش کن بابا
چند روز باید جیمین تو اتاق میموند؛هی هزیون میگفت که: لباش! آیان لباش رو میخوام
روانشناس از تعجب شاخ درآورده و گفت : آقای پارک ........
روانشناس از تعجب زبونش بند اومده بود
آیان:
آقای پارک چش شده استاد کیم الان میاد وای وای وای
رسیدم آقای کیم هنوز نیومده بود. آماده تست ساکسیفون شدیم
تهیونگ: آیان اسمت تو لیست اولیه پس تو اول بنواز
شروع به نواختن کردم
{پرش زمانی به شب}
همانطور که شوگا گفته بود باهم رفتیم مزه خونه واردش که شدیم خیلی مجلل بود روی میز نشستیم جین درحال خوشآمد گویی بود وقتی اومد سمت ما گفت: یونگی از آخرین باری که اومدی خیلی میگذره داداش
شوگا لبخند
جین پرسید: دوست دخترته اره ؟؟؟
شوگا : بله هیونگ
جین: پس خودم سفارش میگیرم چون دوماد آینده گروه تویی
آهان تو باید ساخت زود تر آماده شده خب سفارش بدید
آیان استیک مرغ سفارش داد و شوگا کیمچی شراب بانکوک هم سفارش دادن با سالاد سبکی شوگا به آیان گفت: بعد شام بیا خونم کارت دارم
آیان میدونست که چی میشه و قبول کرد
وقتی رفتن خونه شوگا.....
بهوش که اومد خودمو رو تخت دیدم هوپی هیونگ رو دیدم بدنم بی جون بود
هیونگ بهم با اخم نگاه میکرد برای همین بهش گفتم: هیونگ چی شده
جی هوپ: خودتو به کشتن نده جیمین داداش من نگرانما
جیمین: شرمنده هیونگ
جی هوپ لبخندی زد به نشانه اشکالی نداره
جیمین بعد چند ثانیه دو باره از حال رفت و اصلا حالش خوب نبود
روانشناس گفت: اصلا نباید عشقش رو ببینه ضربان قلبش از عشق میره بالا
[ذهن جی هوپ]
مگه روانشناسی به احساسات ربط داره ؛ ولش کن بابا
چند روز باید جیمین تو اتاق میموند؛هی هزیون میگفت که: لباش! آیان لباش رو میخوام
روانشناس از تعجب شاخ درآورده و گفت : آقای پارک ........
روانشناس از تعجب زبونش بند اومده بود
آیان:
آقای پارک چش شده استاد کیم الان میاد وای وای وای
رسیدم آقای کیم هنوز نیومده بود. آماده تست ساکسیفون شدیم
تهیونگ: آیان اسمت تو لیست اولیه پس تو اول بنواز
شروع به نواختن کردم
{پرش زمانی به شب}
همانطور که شوگا گفته بود باهم رفتیم مزه خونه واردش که شدیم خیلی مجلل بود روی میز نشستیم جین درحال خوشآمد گویی بود وقتی اومد سمت ما گفت: یونگی از آخرین باری که اومدی خیلی میگذره داداش
شوگا لبخند
جین پرسید: دوست دخترته اره ؟؟؟
شوگا : بله هیونگ
جین: پس خودم سفارش میگیرم چون دوماد آینده گروه تویی
آهان تو باید ساخت زود تر آماده شده خب سفارش بدید
آیان استیک مرغ سفارش داد و شوگا کیمچی شراب بانکوک هم سفارش دادن با سالاد سبکی شوگا به آیان گفت: بعد شام بیا خونم کارت دارم
آیان میدونست که چی میشه و قبول کرد
وقتی رفتن خونه شوگا.....
۱.۳k
۰۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.