پارت ۱۷
از زبان یونا:
رفتیم داخل همه جا شمع و گل رز بود که پر پر شده بود کسی هم تو رستوران نبود یهو جونکوک دستمو گرفت
_جونکوک اینجا چه خبره....
یهو لباشو کوبوند رو لبام و منو بوسید اون منو بوسید وایییی با کمبود نفس ازم جدا شد
+یونا من عاشقتم من هیچوقت به چشم خواهر بهت نگاه نکردم من دوستت دارم میشه برای همیشه مال من بشی
_چ....چییییی
+میدونم الان تعجب کردی ولی تمام حرفایی که زدم راست بود
_(هنگ کرده بد بخت)
+هی با توام
_خب...چیزه من ...من نمیتونم الان بهت جواب بدم جونکوک
+یعنی منو دوست نداری
_نه نه منظورم این نبود من فقط الان نمیتونم بهت بگم یه چند روز بهم وقت بده
+هوم باشه
بعد دیدم یه گردنبند درآورد ازجیبش و انداخت گردنم و بعد یه حلقه هم کرد تو دستم
_واییی چقدر خوشگله مرسی
+خواهش لیدی لیاقت شما از اینا بیشتره هنوز
بعد محکم بغلم کرد راستش جونکوک هم خوشکل بود هم جذاب بود هم پولدار بود اون یه مرد همه چی تموم بود خب راستش خودمم ازش خوشم میاد چرا نباید پیشنهادشو قبول کنم به قرآن که خیلی خر شانسم چرا همین الان بهش نگم
_جونکوک
+جانم
_راجب پیشنهادت خب من فک کردم میخوام همین امشب بهت بگم
+واقعا خب بگو دیگه
_من پیشنهادتو قبول میکنم
+واییی راس میگی(ذوق)
_اوهوم
بعد محکم منو بوسید تو بوسه همراهیش کردم و دستمو رو زاویه فکش گذاشتم ازهم جدا شدیم
+دوستت دارم عشقم
_منم دوستت دارم
رفتیم داخل همه جا شمع و گل رز بود که پر پر شده بود کسی هم تو رستوران نبود یهو جونکوک دستمو گرفت
_جونکوک اینجا چه خبره....
یهو لباشو کوبوند رو لبام و منو بوسید اون منو بوسید وایییی با کمبود نفس ازم جدا شد
+یونا من عاشقتم من هیچوقت به چشم خواهر بهت نگاه نکردم من دوستت دارم میشه برای همیشه مال من بشی
_چ....چییییی
+میدونم الان تعجب کردی ولی تمام حرفایی که زدم راست بود
_(هنگ کرده بد بخت)
+هی با توام
_خب...چیزه من ...من نمیتونم الان بهت جواب بدم جونکوک
+یعنی منو دوست نداری
_نه نه منظورم این نبود من فقط الان نمیتونم بهت بگم یه چند روز بهم وقت بده
+هوم باشه
بعد دیدم یه گردنبند درآورد ازجیبش و انداخت گردنم و بعد یه حلقه هم کرد تو دستم
_واییی چقدر خوشگله مرسی
+خواهش لیدی لیاقت شما از اینا بیشتره هنوز
بعد محکم بغلم کرد راستش جونکوک هم خوشکل بود هم جذاب بود هم پولدار بود اون یه مرد همه چی تموم بود خب راستش خودمم ازش خوشم میاد چرا نباید پیشنهادشو قبول کنم به قرآن که خیلی خر شانسم چرا همین الان بهش نگم
_جونکوک
+جانم
_راجب پیشنهادت خب من فک کردم میخوام همین امشب بهت بگم
+واقعا خب بگو دیگه
_من پیشنهادتو قبول میکنم
+واییی راس میگی(ذوق)
_اوهوم
بعد محکم منو بوسید تو بوسه همراهیش کردم و دستمو رو زاویه فکش گذاشتم ازهم جدا شدیم
+دوستت دارم عشقم
_منم دوستت دارم
۱۶.۸k
۲۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.