پارت ۲
پارت ۲
انسان های باقی مونده اسم های خودشون رو به صورت شماره بیان میکردند و از هرگونه اتلاف وقت جلوگیری میکردن و برای تنفس از کپسول هوا کمک می گرفتن
سخت ترین کار این بود که غذا جمع آوری کنن چون همه ی غذاها قبلا توسط گیاه ریسه ها پیشکش سورا شده بودن ، این یه معامله بود چون سورا توانایی بهبود زخم هاشون رو به کمک اب داشت و برای ذخیره ی انرزی اونارو میخورد
شماره ی ۷ دختر جوونی که برای اینکار داوطلب شده بود ، تمام مهارتای لازم برای اینکارو داشت . اولین مانع سربازای جلوی دیوار بودن ، دیواری که از گوشت شکم سورا درست شده بود و نمایان گر تغییر شکل و بزرگی اون بود . ۷ به آرومی خزید و از لای جلبکا رد شد ... حرکت بعدی متوقف شد ، از خوشبختی یا بدشانسیش بود که روی یه گیاه ریسه ی انسان نما که با شکل زمین منطبق شده بود قدم گذاشته بود .
صدای چوبای روی شکم انسان نما باعث شد سربازا متوجه ۷ بشن ،اکسیژنی که توی کپسول بود تموم شده بود و اون آماده مرگ بود ، ناگهان دستی از پشت سرش اومد و محکم جلوی نفس کشیدنشو گرفت ....
این پارت طولانی شد 🗿🍡
انسان های باقی مونده اسم های خودشون رو به صورت شماره بیان میکردند و از هرگونه اتلاف وقت جلوگیری میکردن و برای تنفس از کپسول هوا کمک می گرفتن
سخت ترین کار این بود که غذا جمع آوری کنن چون همه ی غذاها قبلا توسط گیاه ریسه ها پیشکش سورا شده بودن ، این یه معامله بود چون سورا توانایی بهبود زخم هاشون رو به کمک اب داشت و برای ذخیره ی انرزی اونارو میخورد
شماره ی ۷ دختر جوونی که برای اینکار داوطلب شده بود ، تمام مهارتای لازم برای اینکارو داشت . اولین مانع سربازای جلوی دیوار بودن ، دیواری که از گوشت شکم سورا درست شده بود و نمایان گر تغییر شکل و بزرگی اون بود . ۷ به آرومی خزید و از لای جلبکا رد شد ... حرکت بعدی متوقف شد ، از خوشبختی یا بدشانسیش بود که روی یه گیاه ریسه ی انسان نما که با شکل زمین منطبق شده بود قدم گذاشته بود .
صدای چوبای روی شکم انسان نما باعث شد سربازا متوجه ۷ بشن ،اکسیژنی که توی کپسول بود تموم شده بود و اون آماده مرگ بود ، ناگهان دستی از پشت سرش اومد و محکم جلوی نفس کشیدنشو گرفت ....
این پارت طولانی شد 🗿🍡
۲.۴k
۱۳ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.