پارت1
ویوی یونجون:
خوابیده بودم که صدای مادرم رو از طبقه ی پایین شنیدم.
_یونجون پسرم بیا صبحونه حاضره
رفتم طبقه ی پایین ،یکم حالم خوب نبود پس به مامانم گفتم:میشه امروز نرم مدرسه؟لطفااااا
ولی مامانم گفت نه
***
صبحونه ام رو خوردم و حاضر شدم و به مدرسه رفتم.
+:خب بچه ها امروز دو تا دانش آموز انتقالی داریم،بچه ها لطفا خودتون رو معرفی کنین
سوبین:سلام من چوی سوبین هستم و این هم خواهرمه
سویون با صدای ضعیف و آرومش گفت:سلام!از دیدنتون خوشحالم
خوابیده بودم که صدای مادرم رو از طبقه ی پایین شنیدم.
_یونجون پسرم بیا صبحونه حاضره
رفتم طبقه ی پایین ،یکم حالم خوب نبود پس به مامانم گفتم:میشه امروز نرم مدرسه؟لطفااااا
ولی مامانم گفت نه
***
صبحونه ام رو خوردم و حاضر شدم و به مدرسه رفتم.
+:خب بچه ها امروز دو تا دانش آموز انتقالی داریم،بچه ها لطفا خودتون رو معرفی کنین
سوبین:سلام من چوی سوبین هستم و این هم خواهرمه
سویون با صدای ضعیف و آرومش گفت:سلام!از دیدنتون خوشحالم
۲.۲k
۲۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.