فیک جونگ کوک
ادامه...
فردا روز عروسی توی عمارت:
کوک:خوشحال نیستی خانومم؟
ا/ت: خوشحال؟ با تو خوشحال؟
کوک:مگه من چمه؟
ا/ت:تو مافیایی تو ترسناکی تو عصبی تو آدم کشی تو هوس بازی تو قمار بازی به نظرت این ویژگی ها افتخاره؟ دلم به حال خودم میسوزه که دارم باتو ازدواج میکنم
کوک:دیگه داری بهم توهین میکنی میخوای بگم تو چیی؟ تویه دختریه وحشی و اسکلی که حتی خانوادت هم دورت انداختن
ا/ت:من خودم خواستم از اونا دور باشم و حالا درسته زن توام اما هیچوقت قرار نیست عاشقت بشم و این ازدواج با رضایت من نیست
درسته که ا/ت این حرف رو زده بود اما بعدا متوجه شد خودشو گول زده و حالا دیوانه وار عاشق همسرش جعون جونگ کوک بود کوک هم همین حس رو داشت و تصمیم گرفت به خاطر همسرش کم کم از کارش دور بشه و کناره گیری کنه و موفق شد و حالا سهام شرکت شکست خورده ی پدر ا/ت رو بالا برده و روی کار انداخته و پدر ا/ت رو از کف خیابونا جمع کرده و این دوتا صاحب دوتا دختر دوقلو و کیوتن
پایان
همین موچ بهتون ببخشین اگه بد بود🙂
✨🧚🏻♀️
فردا روز عروسی توی عمارت:
کوک:خوشحال نیستی خانومم؟
ا/ت: خوشحال؟ با تو خوشحال؟
کوک:مگه من چمه؟
ا/ت:تو مافیایی تو ترسناکی تو عصبی تو آدم کشی تو هوس بازی تو قمار بازی به نظرت این ویژگی ها افتخاره؟ دلم به حال خودم میسوزه که دارم باتو ازدواج میکنم
کوک:دیگه داری بهم توهین میکنی میخوای بگم تو چیی؟ تویه دختریه وحشی و اسکلی که حتی خانوادت هم دورت انداختن
ا/ت:من خودم خواستم از اونا دور باشم و حالا درسته زن توام اما هیچوقت قرار نیست عاشقت بشم و این ازدواج با رضایت من نیست
درسته که ا/ت این حرف رو زده بود اما بعدا متوجه شد خودشو گول زده و حالا دیوانه وار عاشق همسرش جعون جونگ کوک بود کوک هم همین حس رو داشت و تصمیم گرفت به خاطر همسرش کم کم از کارش دور بشه و کناره گیری کنه و موفق شد و حالا سهام شرکت شکست خورده ی پدر ا/ت رو بالا برده و روی کار انداخته و پدر ا/ت رو از کف خیابونا جمع کرده و این دوتا صاحب دوتا دختر دوقلو و کیوتن
پایان
همین موچ بهتون ببخشین اگه بد بود🙂
✨🧚🏻♀️
۱.۵k
۰۷ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.