عشق غیرممکنp2
ا/ت و ناتاشا و نیلا مشغول خوندن اهنگ و ساز زدن بودن که اون اکیپ جذاب و داف ی اهنگ درخاستی داد
+ببخشید میشه این اهنگ.....بخونید؟
ناتاشا:برادر گرامی چون اهنگ سختیه یکم گرون درمیادا
+مهم نیست اگه میشه بخونید
ا/ت:باش
*ا/ت و ناتاشا داشتن اهنگ میخوندن ...بیشتر اهنگو ا/ت میخوند و ناتاشا بیشتر صداها و تکرار هارو میگفت اهنگ تموم شد و اون اکیپ داف محو ا/ت شده بودن که
نیلا:اوووو داداش کجایییی با تواماااا
+عااام.....چی...چیز شد بله
ناتاشا:میگم پولو بده اهنگ تموم شد
+اها بله بفرمایید
_خانوما میگم پاتوقی که همیشه اهنگ میخونید همینجاست؟
ا/ت:اره
=خیلی ممنونم خانوما بای
نیلا:ودففففف دیدین رسما داشتن باهامون لاس میزدن
ناتاشا:ولی چه جذاب بودن لعنتیا
ا/ت:واای شما دوتا تا ی پسری باهاتون حرف میزنه میگید جذابه و داره باهاتون لاس میزنه هعی
نیلا:خب دیگه برای امروز بسه دیگه بریم
ناتاشا:بریم
ا/ت:خدافظ
نیلا:عااام...ا/ت
ا/ت:جانم
نیلا:منو و ناتاشا ی تصمیمی گرفتیم
ا/ت:چی؟
نیلا:ببین منو ناتاشا که پیش هم زندگی میکنیم.عام با خودمون گفتیم که میشه توام بیای پیش ما؟
ا/ت:با شما زندگی کنم>
ناتاشا:ارههههه انقد خوش میگذره
ا/ت:نمیدونم چی بگم
نیلا:بگو اره و قبول کن
ا/ت:برای شما سخت نیست؟
ناتاشا:نه
ا/ت:باشه پس فردا میام:)
نیلا و ناتاشا:هوراااااااااااا
نیلا:بیا که اتاقت حاضره
ا/ت:باشه مرسی بای
نیلا و ناتاشا:بای
ویو ا/ت:
وایی باورم نمیشه میخوام پیش دوستام زندگی کنم بعدشم دیگه نیازی نیست اجاره خونه بدم چون خونه اونا برای خودشونه وایی عالی میشه تازه بیشترم پیششونم بهتره به صاحب خونم زنگ بزنم
^مکالمه^
ا/ت:الو سلام اجوما
اجوما:سلام عزیزم خوبی؟
ا/ت:ممنونم اجوما میخواستم ی چیزی بهت بگم
اجوما:چی عزیزم چیزی شده؟
ا/ت:نه اجوما فقط خواستم بگم میخوام فردا از خونتون برم
اجوما:چرا اتفاقی افتاده؟پ
ا/ت:نه اصلا .یکی از دوستام گفته برم پیش اون منم میخوام برم
اجوما:باشه ولی من که ناراحتت نکردم؟
ا/ت:ای چه حرفیه اجوما شما بهترین ادم زندگیم بودین که توی شزایط سخت کمکم کردین...مطمئن باشید براتون جبران میکنم
اجوما:باشه دخترم مراقب خودت باش خدافظ
ا/ت:بای
^پایان مکالمه^
خب اینم از این
*ا/ت لباساشو جمع کرد خوابید فردا شد که دید یکی در خونشو زد
ا/ت:بله
نیلا:زنیمهههههههه دونمممممم(خب اینو فقط ی شخص خاص میفهمه برای شما ترجمه کنم یعنی زنیکه جونم)
ا/ت:عه نیلا تویی بیا تو
نیلا:حاضریی
ا/ت:اره ولی تو چرا اومدی
نیلا:ماشینو از بابام گرفتم ببرمت تازه بابام چند تا چیزم برات گرفته
ا/ت:چی؟
نیلا:حالا بیا توی ماشین میبینی
ا/ت:باش بریم
خب بچه ها من شاید نتونم فردا اینو بزارم الان گذاشتم
شرط
لایک:15
کامنت:اختیاری مهم نی
+ببخشید میشه این اهنگ.....بخونید؟
ناتاشا:برادر گرامی چون اهنگ سختیه یکم گرون درمیادا
+مهم نیست اگه میشه بخونید
ا/ت:باش
*ا/ت و ناتاشا داشتن اهنگ میخوندن ...بیشتر اهنگو ا/ت میخوند و ناتاشا بیشتر صداها و تکرار هارو میگفت اهنگ تموم شد و اون اکیپ داف محو ا/ت شده بودن که
نیلا:اوووو داداش کجایییی با تواماااا
+عااام.....چی...چیز شد بله
ناتاشا:میگم پولو بده اهنگ تموم شد
+اها بله بفرمایید
_خانوما میگم پاتوقی که همیشه اهنگ میخونید همینجاست؟
ا/ت:اره
=خیلی ممنونم خانوما بای
نیلا:ودففففف دیدین رسما داشتن باهامون لاس میزدن
ناتاشا:ولی چه جذاب بودن لعنتیا
ا/ت:واای شما دوتا تا ی پسری باهاتون حرف میزنه میگید جذابه و داره باهاتون لاس میزنه هعی
نیلا:خب دیگه برای امروز بسه دیگه بریم
ناتاشا:بریم
ا/ت:خدافظ
نیلا:عااام...ا/ت
ا/ت:جانم
نیلا:منو و ناتاشا ی تصمیمی گرفتیم
ا/ت:چی؟
نیلا:ببین منو ناتاشا که پیش هم زندگی میکنیم.عام با خودمون گفتیم که میشه توام بیای پیش ما؟
ا/ت:با شما زندگی کنم>
ناتاشا:ارههههه انقد خوش میگذره
ا/ت:نمیدونم چی بگم
نیلا:بگو اره و قبول کن
ا/ت:برای شما سخت نیست؟
ناتاشا:نه
ا/ت:باشه پس فردا میام:)
نیلا و ناتاشا:هوراااااااااااا
نیلا:بیا که اتاقت حاضره
ا/ت:باشه مرسی بای
نیلا و ناتاشا:بای
ویو ا/ت:
وایی باورم نمیشه میخوام پیش دوستام زندگی کنم بعدشم دیگه نیازی نیست اجاره خونه بدم چون خونه اونا برای خودشونه وایی عالی میشه تازه بیشترم پیششونم بهتره به صاحب خونم زنگ بزنم
^مکالمه^
ا/ت:الو سلام اجوما
اجوما:سلام عزیزم خوبی؟
ا/ت:ممنونم اجوما میخواستم ی چیزی بهت بگم
اجوما:چی عزیزم چیزی شده؟
ا/ت:نه اجوما فقط خواستم بگم میخوام فردا از خونتون برم
اجوما:چرا اتفاقی افتاده؟پ
ا/ت:نه اصلا .یکی از دوستام گفته برم پیش اون منم میخوام برم
اجوما:باشه ولی من که ناراحتت نکردم؟
ا/ت:ای چه حرفیه اجوما شما بهترین ادم زندگیم بودین که توی شزایط سخت کمکم کردین...مطمئن باشید براتون جبران میکنم
اجوما:باشه دخترم مراقب خودت باش خدافظ
ا/ت:بای
^پایان مکالمه^
خب اینم از این
*ا/ت لباساشو جمع کرد خوابید فردا شد که دید یکی در خونشو زد
ا/ت:بله
نیلا:زنیمهههههههه دونمممممم(خب اینو فقط ی شخص خاص میفهمه برای شما ترجمه کنم یعنی زنیکه جونم)
ا/ت:عه نیلا تویی بیا تو
نیلا:حاضریی
ا/ت:اره ولی تو چرا اومدی
نیلا:ماشینو از بابام گرفتم ببرمت تازه بابام چند تا چیزم برات گرفته
ا/ت:چی؟
نیلا:حالا بیا توی ماشین میبینی
ا/ت:باش بریم
خب بچه ها من شاید نتونم فردا اینو بزارم الان گذاشتم
شرط
لایک:15
کامنت:اختیاری مهم نی
۱۱.۴k
۲۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.