پارت ۱8 مافیای سرخ

پارت ۱8 مافیای سرخ

ویو ا/ت

صبح بیدار شدم دیدم تو بغل کوکی مثل بچه ها خوابیده بود دلم نیومد بیدارش کنم
خواستم بلند شدم یهو بیدا شد

× صبح بخیر عشقم
_ صبح توهم بخیر
× راستی بیا آمد شیم بریم خرید عروسی
_ نه
× یعنی چی
_ اول باید از مامان و بابام اجازه بگیرم
× اوکی

ویو جونگکوک

زنگ زدم مامان ا/ت چون مامان ا/ت کره ای بلند نیست باهاش اینگلیسی خرف زدم
مکالمه‌ی جونگکوک و مامان ا/ت

× سلام
مامان ت. سلام
× خوبین مادر جان
مامان ت. اره مرسی تو خوبی دخترم خوبه
× اره خوبه
مامان ت. کاری داشتی زنگ زدی
×من میخواستم از شما اجازه بگیرم که با ا/ت ازدواج کنم
مامان ت. چی عمرن
× تو رو خدا هر کاری بیخوابین انجام میدم
مامان ت. من درختر دست گلمو بزرگ نکردم که پرپرش کنم
× مگه من چیکارش میکنم
مامان ت. همون یع دفعه بس بود
× هر چیزی بگین براش انجام میدم فقط قبول کنین
مامان ت. من شرط دارم
× بگین هرچی باشه انجام میدم
مامان ت.
۱ کم تر از گل بهش نمیگی
۲ روی سرش داد نمیزنی باهاش دعوا نمیگیری
۳ هرچی گفت باید بگی چشم
۴ از خانواده و دوستاش دورش نمیکنی
۵ آب توی دلش تکون نخوره
۶ چشماش خیس نشه
۷ باهاش زندگی میکنی نه بازی
اگر بلایی سرش بیاری فکر نکن ایرانم نمیتونم بیام اونجا حتی اگر بزرگترین مافیای دنیا که بازی توی سر دخترم داد بزنی نگاه نمیکنم کی هستی خودم بادستام چالت میکنم
× چشم
مامان ت. خوب من قبول میکنم
× واقعا خیلی ممنونم ازتون
مامان ت. حرف هایی که بهت زدم یادت نره فعلاً
× خداحافظ


_ چی شد
× احساس میکنم دختر شاه کل ایران رو بگیرم راحتتر تا تو
_ دختر از سر جوب که نمیخوای بگیری میخوای یه دختر دست گل بگیری
× باشه بابا اماده شو بریم خرید عروسی