رمان سفر برای عشق پارت ۲۵
رمان سفر برای عشق پارت ۲۵
ویو ا.ت
رفتیم خونه مامانبزرگم اینا و خبر خوب رو بهشون گفتیم اونا خیلی خوشحال شدن و تا اونا وسایلمون رو آماده کنن ما هم رفتیم گردش
ا.ت : خب تهیونگا از این ور برو !
تهیونگ : باشه
ادمین : بعد از آدرس دهی ا.ت ، تهیونگ و ا.ت رسیدن به یه جای خیلی خوشگل
( خودتون هر جایی رو که دوست دارید رو تصور کنید ) 💮💮💮💮💮
تهیونگ : چقدر قشنگه !
ا.ت : معلومه که قشنگه !
ویو یکساعت بعد
ا.ت : تهیونگا ساعت چنده ؟
تهیونگ : ساعت ۲۲:۱۰ ( گفت )
ا.ت : وایییی دیرمون شد ! ببینم مامانبزرگم اینا که زنگ نزدن ؟
گوشی رو از کیفش در آورد تا نگاه کنه
ا.ت : وای نه زنگ زدن گوشیم سایلنت بود واییییییییییی حتما خیلی نگران شدن !
بزار زنگ بزنم بگم داریم میایم !
زنگ زد
ا.ت : الو...........
♡ دخترم نگران شدم کجایی؟
ا.ت : وای مامانبزرگ ببخشید ببخشید گوشیم سایلنت بود نگران شدی ؟
♡ اشکال نداره دخترم نمییایید ؟؟؟
ا.ت : میایم الان مامانبزرگ جونم !
♡ باشه دخترم پس وقتت رو نمیگیرم
ا.ت : الان میرسیم! کاری ندارید ؟
♡ باشه دخترم خداحافظ 👋
ا.ت : خداحافظ
تهیونگا زود باش سوار شو بریم بدووو دیر شده !!!!
ویو داخل ماشین
تهیونگ : باشه از این طرف برم ؟
ا.ت : آره آره برو داری درست میری
تهیونگ : باشه
ادامه دارد...................
لایک ۷
کامنت ۷
🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒
امروز چند تا رو یه جا میزارم لطفا حمایت کنید 🍀🍀🍀🍀🍀🍀
ویو ا.ت
رفتیم خونه مامانبزرگم اینا و خبر خوب رو بهشون گفتیم اونا خیلی خوشحال شدن و تا اونا وسایلمون رو آماده کنن ما هم رفتیم گردش
ا.ت : خب تهیونگا از این ور برو !
تهیونگ : باشه
ادمین : بعد از آدرس دهی ا.ت ، تهیونگ و ا.ت رسیدن به یه جای خیلی خوشگل
( خودتون هر جایی رو که دوست دارید رو تصور کنید ) 💮💮💮💮💮
تهیونگ : چقدر قشنگه !
ا.ت : معلومه که قشنگه !
ویو یکساعت بعد
ا.ت : تهیونگا ساعت چنده ؟
تهیونگ : ساعت ۲۲:۱۰ ( گفت )
ا.ت : وایییی دیرمون شد ! ببینم مامانبزرگم اینا که زنگ نزدن ؟
گوشی رو از کیفش در آورد تا نگاه کنه
ا.ت : وای نه زنگ زدن گوشیم سایلنت بود واییییییییییی حتما خیلی نگران شدن !
بزار زنگ بزنم بگم داریم میایم !
زنگ زد
ا.ت : الو...........
♡ دخترم نگران شدم کجایی؟
ا.ت : وای مامانبزرگ ببخشید ببخشید گوشیم سایلنت بود نگران شدی ؟
♡ اشکال نداره دخترم نمییایید ؟؟؟
ا.ت : میایم الان مامانبزرگ جونم !
♡ باشه دخترم پس وقتت رو نمیگیرم
ا.ت : الان میرسیم! کاری ندارید ؟
♡ باشه دخترم خداحافظ 👋
ا.ت : خداحافظ
تهیونگا زود باش سوار شو بریم بدووو دیر شده !!!!
ویو داخل ماشین
تهیونگ : باشه از این طرف برم ؟
ا.ت : آره آره برو داری درست میری
تهیونگ : باشه
ادامه دارد...................
لایک ۷
کامنت ۷
🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒🍒
امروز چند تا رو یه جا میزارم لطفا حمایت کنید 🍀🍀🍀🍀🍀🍀
۴.۹k
۰۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.