A paradise of memory
part ¹
ویوی جیمین
بیدار شدم به دورو ورم نگا کردم رفتم دست شویی کاری لازمو کردم و اومدم بیرون و لباسامو پوشیدم کیفمو برداشتم عینکمم زدم و رفتم بیرون از اتاقم
یونوو: جیمیناااااااا
جیمین: داداشی چرا هر روز باید زهرمار باشه
یونوو: چون باید بری اکادمی یه چیزی بخور و برو اونجا
رفتم یه توت فرنگی برداشتم و خوردم سوپی که یونوو درست کردع بودم خوردم و از خونه زدم بیرون کتابمو در اثردم و شروع به خوندنش کردم
کوک: میبینم که جناب بلدشدی درس بخونی
جیمین: به اسم مسیح استغفرالله بسم الله الرحمن الرحیم
کوک: منم دیوث
جیمین: عه سلام چخبر
کوک: هیچی سلامتی دیشب یه چیزی کشف کردم
جیمین: چه چیزی کلک
که تهیونگ اومد
جیمین: سلام گاو مشنگ
کوک: بعدا بهت میگم
ته: چی میخواستی بگی
کوک: هیچی هیونگ
ته: نکنه مزاحمم
کوک: دیشب تا صبح بیدار موندم فهمیدم استاد همیشه ۲ نمره کم میده
ته: استاد ما با اینکه ۲۵ سالشه کل دنیا قبولش دارن مثل سگ سخت میگیره ولی یه استایل خفنی داره انقدر جذابه
جیمین: رو استادت کراشی
ته: نه عمرا من رو اون سگ اخلاق کراش بزنم
یونگی: ممنون از تعریفت کیم " سرد "
ته: گوه خوردم استاد گوه خوردم
یونگی؛ نوش جونت " سرد "
جیمین: این از کجا اومد
کوک: خب ما الان دم در اکادمی هستیم
به سرعن رفنتیم تث کلاسمون که استاد داشت سوال میپرسید
استاد: خب تو چرا سوال صفحه ی ۹۸ رو نمیدونی جوابشو
با کوک به سرعت نشستیم سرجامون
استاد: خب بزار ببینم پارک و جئون نیستن
کوک: استاد ما هستیم ایناها کنار همم هستیم
استاد: خوبه
شروع به درس دادن کرد
۲ ساعت بعد
کوک: استاد زنگ خوردااا نمیرید استراحت
استاد: خب بچه ها برید استراحت کنید
که عکس تهیونگ رو دست کوک دیدم ازش گرفتم و فرار کردم اونم دنبالم کرد که خوردم به یه نفر سرمو بالا اوردم دیدم استاد تهیونگه کوکم بهمرسید و عکسه رو ازم گرفت
جمیمین: ببخشید جناب
یونگی: حواستو جمع کن" سرد "
جیمین: ماکه دشمنت نیستیم حداقل یکم با ما راحت باشید استاد
کوک: توله سگ فقط فرار کن دستم بهت نرسه یوراااااااااااااا
میسو: چهار چشم بدبخت
جیمین: از بعضیا بهترم
ته: میسو این تخریب گره باهاش درنیوفت
میسو: اره کسی که بدونعینک نمیبینه تخریب گره
جیمین: وایسا الان میام
رفتم تو کلاس عینکمو گذاشتم و رفتم پیش تهیونگ
جیمین: ببین میسو میبینم راستی استادتون کجاست
ته: نمیدونم
یجی: خیلی استاد جذابیه ولی حیف ۲۵ سالشه
کوک: جیمین جرت میدم
جیمین: هان چیه
کوک: بخاطر دنبال بازی دوتا منفی گرفتیم
جیمین: وایسا الان میرم به جای منفی به مثبت تبدیلش میکنم
رفتم تو کلاس و یه جوری مظلوم نمیایی کردم که سه تا مثبت هم به من هم به کوک داد
جیمین: کوک حلههههههه
یونگی:
ویوی جیمین
بیدار شدم به دورو ورم نگا کردم رفتم دست شویی کاری لازمو کردم و اومدم بیرون و لباسامو پوشیدم کیفمو برداشتم عینکمم زدم و رفتم بیرون از اتاقم
یونوو: جیمیناااااااا
جیمین: داداشی چرا هر روز باید زهرمار باشه
یونوو: چون باید بری اکادمی یه چیزی بخور و برو اونجا
رفتم یه توت فرنگی برداشتم و خوردم سوپی که یونوو درست کردع بودم خوردم و از خونه زدم بیرون کتابمو در اثردم و شروع به خوندنش کردم
کوک: میبینم که جناب بلدشدی درس بخونی
جیمین: به اسم مسیح استغفرالله بسم الله الرحمن الرحیم
کوک: منم دیوث
جیمین: عه سلام چخبر
کوک: هیچی سلامتی دیشب یه چیزی کشف کردم
جیمین: چه چیزی کلک
که تهیونگ اومد
جیمین: سلام گاو مشنگ
کوک: بعدا بهت میگم
ته: چی میخواستی بگی
کوک: هیچی هیونگ
ته: نکنه مزاحمم
کوک: دیشب تا صبح بیدار موندم فهمیدم استاد همیشه ۲ نمره کم میده
ته: استاد ما با اینکه ۲۵ سالشه کل دنیا قبولش دارن مثل سگ سخت میگیره ولی یه استایل خفنی داره انقدر جذابه
جیمین: رو استادت کراشی
ته: نه عمرا من رو اون سگ اخلاق کراش بزنم
یونگی: ممنون از تعریفت کیم " سرد "
ته: گوه خوردم استاد گوه خوردم
یونگی؛ نوش جونت " سرد "
جیمین: این از کجا اومد
کوک: خب ما الان دم در اکادمی هستیم
به سرعن رفنتیم تث کلاسمون که استاد داشت سوال میپرسید
استاد: خب تو چرا سوال صفحه ی ۹۸ رو نمیدونی جوابشو
با کوک به سرعت نشستیم سرجامون
استاد: خب بزار ببینم پارک و جئون نیستن
کوک: استاد ما هستیم ایناها کنار همم هستیم
استاد: خوبه
شروع به درس دادن کرد
۲ ساعت بعد
کوک: استاد زنگ خوردااا نمیرید استراحت
استاد: خب بچه ها برید استراحت کنید
که عکس تهیونگ رو دست کوک دیدم ازش گرفتم و فرار کردم اونم دنبالم کرد که خوردم به یه نفر سرمو بالا اوردم دیدم استاد تهیونگه کوکم بهمرسید و عکسه رو ازم گرفت
جمیمین: ببخشید جناب
یونگی: حواستو جمع کن" سرد "
جیمین: ماکه دشمنت نیستیم حداقل یکم با ما راحت باشید استاد
کوک: توله سگ فقط فرار کن دستم بهت نرسه یوراااااااااااااا
میسو: چهار چشم بدبخت
جیمین: از بعضیا بهترم
ته: میسو این تخریب گره باهاش درنیوفت
میسو: اره کسی که بدونعینک نمیبینه تخریب گره
جیمین: وایسا الان میام
رفتم تو کلاس عینکمو گذاشتم و رفتم پیش تهیونگ
جیمین: ببین میسو میبینم راستی استادتون کجاست
ته: نمیدونم
یجی: خیلی استاد جذابیه ولی حیف ۲۵ سالشه
کوک: جیمین جرت میدم
جیمین: هان چیه
کوک: بخاطر دنبال بازی دوتا منفی گرفتیم
جیمین: وایسا الان میرم به جای منفی به مثبت تبدیلش میکنم
رفتم تو کلاس و یه جوری مظلوم نمیایی کردم که سه تا مثبت هم به من هم به کوک داد
جیمین: کوک حلههههههه
یونگی:
۵.۸k
۱۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.