عشق مافیایی
عشق مافیایی
پارت 12
ته ویو
داشتم کارام رو انجام میدادم که صدای داد از بیرون شنیدم. رفتم بیرون که ببینم چه خبره که دیدم.........
ا. ت ویو
داشتیم داد میزدیم که ته از اتاقش اومد بیرون. اون دختره وقتی ته رو دید سریع رفت سمتش.
_ اینجا چه خبره؟
= آقای کیم این هرزه عوضی خودشو همسرتون جا زده ولی همه میدونن که شما همسر نداری(به عشوه)
+ چی دوباره داری بهم میگی هرزه عوضی؟
_ خانم هیان. (فامیلی دخترست)
= بله آقای کیم؟ (خنده)
_ شما اخراجی. ( سرد)
+ (خنده)
= چی؟ چرا؟
ته رو به اون دختره کرد و حرفش رو ادامه داد.
_ اولن به همسرم توهین کردین. دومن یه نفر رو برای منشی شدن پیدا کردم که بهتر از شماعه.
+ ( همچنان خنده)
= چی همسرتون؟
_ بله همسرم. ا. ت برو تو.
با پوزخند رفتم تو ته هم اومد تو.
+ خیلی خوب حال دختره رو گرفتی راستی برات قهوه گرفتم.
_ ممنون(سرد)
+ کی رو میخوای برای منشی بیاری؟
_ تو رو
+ من؟
_ آره مگه نگفتی خونه حوصلت سر میره و کاری نداری؟ ( سرد این بشر کلا سرد است)
+ آره گفتم. میتونم برم تو شرکتت یه دور بزنم؟
_ آره ولی نزدیک پسرا نمیشی. گمم شدی به خودم زنگ بزن.
+ (تو ذهنش) هنوز زنش نشدم ولی داره روم غیرتی میشه(خنده)
+ من رفتم.
رفتم بیرون و با خودم فکر کردم که از طبقه اول شروع کنم. رفتم طبقه اول. داشتم راه میرفتم و همه جارو میدیدم. یهو حواسم نبود و خوردم به یه پسر کت و شلواری. خودمو جمع و جور کردم ولی اون پسره همینجور با تعجب نگام میکرد...................
اینم از این پارت. فقط این پارت برای فردا عه ولی چون فردا نمیتونم پارت آپلود کنم الان گذاشتم.
پارت 12
ته ویو
داشتم کارام رو انجام میدادم که صدای داد از بیرون شنیدم. رفتم بیرون که ببینم چه خبره که دیدم.........
ا. ت ویو
داشتیم داد میزدیم که ته از اتاقش اومد بیرون. اون دختره وقتی ته رو دید سریع رفت سمتش.
_ اینجا چه خبره؟
= آقای کیم این هرزه عوضی خودشو همسرتون جا زده ولی همه میدونن که شما همسر نداری(به عشوه)
+ چی دوباره داری بهم میگی هرزه عوضی؟
_ خانم هیان. (فامیلی دخترست)
= بله آقای کیم؟ (خنده)
_ شما اخراجی. ( سرد)
+ (خنده)
= چی؟ چرا؟
ته رو به اون دختره کرد و حرفش رو ادامه داد.
_ اولن به همسرم توهین کردین. دومن یه نفر رو برای منشی شدن پیدا کردم که بهتر از شماعه.
+ ( همچنان خنده)
= چی همسرتون؟
_ بله همسرم. ا. ت برو تو.
با پوزخند رفتم تو ته هم اومد تو.
+ خیلی خوب حال دختره رو گرفتی راستی برات قهوه گرفتم.
_ ممنون(سرد)
+ کی رو میخوای برای منشی بیاری؟
_ تو رو
+ من؟
_ آره مگه نگفتی خونه حوصلت سر میره و کاری نداری؟ ( سرد این بشر کلا سرد است)
+ آره گفتم. میتونم برم تو شرکتت یه دور بزنم؟
_ آره ولی نزدیک پسرا نمیشی. گمم شدی به خودم زنگ بزن.
+ (تو ذهنش) هنوز زنش نشدم ولی داره روم غیرتی میشه(خنده)
+ من رفتم.
رفتم بیرون و با خودم فکر کردم که از طبقه اول شروع کنم. رفتم طبقه اول. داشتم راه میرفتم و همه جارو میدیدم. یهو حواسم نبود و خوردم به یه پسر کت و شلواری. خودمو جمع و جور کردم ولی اون پسره همینجور با تعجب نگام میکرد...................
اینم از این پارت. فقط این پارت برای فردا عه ولی چون فردا نمیتونم پارت آپلود کنم الان گذاشتم.
۶.۷k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲