✅ آینه تمام نمای خوبی ها
✍️ پیشوای روسفیدان عالم با دو صفت عدالت و شجاعت بیشتر شناخته شده است ، در حالیکه آن حضرت اسوه کامل و عملی اسلام و سیره نبوی بمعنای کامل و تمام آن بودند .
نوع تعامل ایشان با افراد دارای وجوه مختلفی است که برای هر فصل آن می بایست کتابها نگاشته شود :
🌸برخورد با ستمگران
🌸برخورد با مخالفان سیاسی و عقیدتی
🌸برخورد جوانمردانه با دشمنان در جنگ
🌸برخورد با فقرا و ضعفا و نیازمندان
🌸برخورد با عمال و فرمانداران
برخورد با زیاده طلبان و دزدان بیت المال
🌸برخورد با زنان و کودکان
🌸برخورد با اقلیت های دینی
🌸برخورد با پرسشگران دانش
🌸برخورد با بدعت گذاران
🌸برخورد با غلوّ کنندگان
🌸برخورد با یتیمان
🌸برخورد با پیمان شکنان
🌸و ...
💥در اینجا به نمونه هایی از نوع تعامل ایشان با اقلیت های دینی پرداخته شده است :
برخورد امام با اهل کتاب در بیشتر موارد موجب گرایش آنها به اسلام می شد. در اینجا به چند نمونه اشاره می شود:
❇️ در زمان ابوبکر، یک یهودی نزد او آمد و سؤالاتی در باره توحید نمود. ابوبکر چون نتوانست پاسخ دهد، به جرم اینکه این سؤالات را منکران خدا مطرح می سازند، تصمیم به شکنجه یهودی گرفت؛ ولی ابن عباس مانع این کار شد و او را به علی علیه السلام ارجاع داد. مرد یهودی از امام پرسید: آن چیست که خدا ندارد و خدا نمی داند؟ امام پاسخ داد: «خدا فرزند ندارد و برای خود شریکی نمی داند.» ... وقتی مرد یهودی پاسخ هایش را از امام شنید، شهادتین را گفت و امام را «وصیّ پیامبر» معرّفی کرد.
❇️ علی علیه السلام زره خود را گم کرده بود؛ روزی آن را در دست یک یهودی دید و چون خواست از او بگیرد، یهودی انکار کرد و گفت: باید دلیل بیاورید. با هم به دادگاه رفتند. چون امام دلیلی نداشت، قاضی به نفع یهودی حکم صادر کرد. مرد یهودی وقتی اصول گرائی امام را دید، مسلمان شد و اقرار کرد زره از آن علی علیه السلام است؛ ولی امام زره را به او بخشید.
❇️ مرد یهودی از شام با چند الاغ گندم به کوفه آمد؛ ولی نزدیکی شهر الاغ های خود را با بار گم کرد و سپس متوسّل به امام شد. حضرت شخصاً الاغ ها را پیدا کرد و آن شب تا سحر از اموال او حفاظت نمود و پس از نماز، او را به بازار برد، اموال او را به فروش رساند و نیازهایش را برآورد. مرد یهودی وقتی آن همه ایثار و بزرگواری را از امام دید، مسلمان شد.
❇️ امام در یکی از سفرها به سوی کوفه با مرد مسیحی همسفر شد و مقداری از راه را با هم رفتند. وقتی مرد مسیحی از مقصد امام پرسید، امام فرمود: به کوفه می روم؛ ولی مرد مسیحی به شهری غیر از کوفه می رفت. بر سر دوراهی که رسیدند، امام مقداری از راهی که مرد مسیحی می رفت، با او رفت. مرد مسیحی وقتی علّت را پرسید، امام جواب داد: پیامبر ما فرمود: «با شخصی که همسفر شدید، به هنگام جدائی رفیق خود را مقداری بدرقه کنید.» مرد مسیحی پس از مدّتی به کوفه آمد، دین اسلام را پذیرفت و از یاران امام شد.
❇️ وقتی سپاه معاویه به شهر انبار حمله می کند و به غارت زنان مسلمان و غیر مسلمان، که در حمایت حکومت اسلامی بودند، می پردازد، امام سخت بر می آشوبد و می فرماید: «اگر بر این حادثه تلخ، مسلمانی از روی تأسّف بمیرد، ملامت نخواهد شد. و از نظر من سزاوار است.»
❇️ آن حضرت وقتی پیرمرد نصرانی را در حال تکدّی می بیند، نگران می شود و دستور می دهد از بیت المال زندگی او را اداره کنند.
نوع تعامل ایشان با افراد دارای وجوه مختلفی است که برای هر فصل آن می بایست کتابها نگاشته شود :
🌸برخورد با ستمگران
🌸برخورد با مخالفان سیاسی و عقیدتی
🌸برخورد جوانمردانه با دشمنان در جنگ
🌸برخورد با فقرا و ضعفا و نیازمندان
🌸برخورد با عمال و فرمانداران
برخورد با زیاده طلبان و دزدان بیت المال
🌸برخورد با زنان و کودکان
🌸برخورد با اقلیت های دینی
🌸برخورد با پرسشگران دانش
🌸برخورد با بدعت گذاران
🌸برخورد با غلوّ کنندگان
🌸برخورد با یتیمان
🌸برخورد با پیمان شکنان
🌸و ...
💥در اینجا به نمونه هایی از نوع تعامل ایشان با اقلیت های دینی پرداخته شده است :
برخورد امام با اهل کتاب در بیشتر موارد موجب گرایش آنها به اسلام می شد. در اینجا به چند نمونه اشاره می شود:
❇️ در زمان ابوبکر، یک یهودی نزد او آمد و سؤالاتی در باره توحید نمود. ابوبکر چون نتوانست پاسخ دهد، به جرم اینکه این سؤالات را منکران خدا مطرح می سازند، تصمیم به شکنجه یهودی گرفت؛ ولی ابن عباس مانع این کار شد و او را به علی علیه السلام ارجاع داد. مرد یهودی از امام پرسید: آن چیست که خدا ندارد و خدا نمی داند؟ امام پاسخ داد: «خدا فرزند ندارد و برای خود شریکی نمی داند.» ... وقتی مرد یهودی پاسخ هایش را از امام شنید، شهادتین را گفت و امام را «وصیّ پیامبر» معرّفی کرد.
❇️ علی علیه السلام زره خود را گم کرده بود؛ روزی آن را در دست یک یهودی دید و چون خواست از او بگیرد، یهودی انکار کرد و گفت: باید دلیل بیاورید. با هم به دادگاه رفتند. چون امام دلیلی نداشت، قاضی به نفع یهودی حکم صادر کرد. مرد یهودی وقتی اصول گرائی امام را دید، مسلمان شد و اقرار کرد زره از آن علی علیه السلام است؛ ولی امام زره را به او بخشید.
❇️ مرد یهودی از شام با چند الاغ گندم به کوفه آمد؛ ولی نزدیکی شهر الاغ های خود را با بار گم کرد و سپس متوسّل به امام شد. حضرت شخصاً الاغ ها را پیدا کرد و آن شب تا سحر از اموال او حفاظت نمود و پس از نماز، او را به بازار برد، اموال او را به فروش رساند و نیازهایش را برآورد. مرد یهودی وقتی آن همه ایثار و بزرگواری را از امام دید، مسلمان شد.
❇️ امام در یکی از سفرها به سوی کوفه با مرد مسیحی همسفر شد و مقداری از راه را با هم رفتند. وقتی مرد مسیحی از مقصد امام پرسید، امام فرمود: به کوفه می روم؛ ولی مرد مسیحی به شهری غیر از کوفه می رفت. بر سر دوراهی که رسیدند، امام مقداری از راهی که مرد مسیحی می رفت، با او رفت. مرد مسیحی وقتی علّت را پرسید، امام جواب داد: پیامبر ما فرمود: «با شخصی که همسفر شدید، به هنگام جدائی رفیق خود را مقداری بدرقه کنید.» مرد مسیحی پس از مدّتی به کوفه آمد، دین اسلام را پذیرفت و از یاران امام شد.
❇️ وقتی سپاه معاویه به شهر انبار حمله می کند و به غارت زنان مسلمان و غیر مسلمان، که در حمایت حکومت اسلامی بودند، می پردازد، امام سخت بر می آشوبد و می فرماید: «اگر بر این حادثه تلخ، مسلمانی از روی تأسّف بمیرد، ملامت نخواهد شد. و از نظر من سزاوار است.»
❇️ آن حضرت وقتی پیرمرد نصرانی را در حال تکدّی می بیند، نگران می شود و دستور می دهد از بیت المال زندگی او را اداره کنند.
۱۳.۱k
۱۴ آذر ۱۴۰۱