وقتی بیدار شدم❤️پارت۸
بعد از رقص پیش بچه ها رفتیم صحبت کردیم
نوشیدنی خوردیم خندیدیم شاد بودیم
بعد از مهمونی تهیونگ منو رسوند خونه وقتی رسیدم خونه لباسامو عوض کردم
تاصبح نخوابیدم داشتم فکر می کردم که واقعا دوسش دارم یا فقط فکر می کنم دوسش دارم
نزدیک صبح یا بهتره بگم صبح خوابیدم
تهیونگ/بعد از رسوندن ا/ت رفتم خونه پیش پسرا همش تو فکرمه انگار یه حسی بهش دارم اونم همین حسو داره؟
جین: تو دلش(تهیونگ مثل همیشه نیست باید مراقبش باشم)نزدیک صبح بود بیدار شدم رفتم اتاق تهیونگ چرا تا این ساعت بیداره؟
در زدم و رفتم داخل ازش پرسیدم تهیونگ چیزی شده؟
تهیونگ/راستش از دیشب احساس میکنم یه حسی به ا/ت دارم انگار دوسش دارم
ولی اونم منو دوست داره
جین شاید عاشق شدی ولی یه راه وجود داره
تهیونگ چه راهی؟
جین متوجه میشی
ا/ت نزدیک ظهر بود که آنی بهم زنگ زد و بیدارم کرد
دل آرام ☘️
نوشیدنی خوردیم خندیدیم شاد بودیم
بعد از مهمونی تهیونگ منو رسوند خونه وقتی رسیدم خونه لباسامو عوض کردم
تاصبح نخوابیدم داشتم فکر می کردم که واقعا دوسش دارم یا فقط فکر می کنم دوسش دارم
نزدیک صبح یا بهتره بگم صبح خوابیدم
تهیونگ/بعد از رسوندن ا/ت رفتم خونه پیش پسرا همش تو فکرمه انگار یه حسی بهش دارم اونم همین حسو داره؟
جین: تو دلش(تهیونگ مثل همیشه نیست باید مراقبش باشم)نزدیک صبح بود بیدار شدم رفتم اتاق تهیونگ چرا تا این ساعت بیداره؟
در زدم و رفتم داخل ازش پرسیدم تهیونگ چیزی شده؟
تهیونگ/راستش از دیشب احساس میکنم یه حسی به ا/ت دارم انگار دوسش دارم
ولی اونم منو دوست داره
جین شاید عاشق شدی ولی یه راه وجود داره
تهیونگ چه راهی؟
جین متوجه میشی
ا/ت نزدیک ظهر بود که آنی بهم زنگ زد و بیدارم کرد
دل آرام ☘️
۸.۱k
۰۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.