این خانه چه میجویی هشیار نمی باشد
این خانه چه میجویی هشیار نمی باشد
ما اهلِ خراباتیم بیدار نمی با شــــــــــد
ای شحنه مگر کوری، دزدی نمی دانیم
در شهر چه می گردی دیوار نمی باشد
در باطن اگر مردی، زین باده بخور جامی
تا پرده کنار آید ، پندار نمی باشــــــــــد
از میوه ی ممنوعه هرگز نخوریم اینجا
زشتی که نمیدانیم چون عارنمی باشد
هرسفره که بگشاییم دورش همه بنشینند
دشمن نشناسیمش ،اغیار نمی باشد
چون موقع کار آید، دستا همه پیوسته
اینجا همه مشغولند ، بیکار نمی باشد
ما دلشده ی اوییم مستانه و مسروریم
شور و شَرَر و عشقیم ، آزار نمی باشد
ما اهلِ خراباتیم بیدار نمی با شــــــــــد
ای شحنه مگر کوری، دزدی نمی دانیم
در شهر چه می گردی دیوار نمی باشد
در باطن اگر مردی، زین باده بخور جامی
تا پرده کنار آید ، پندار نمی باشــــــــــد
از میوه ی ممنوعه هرگز نخوریم اینجا
زشتی که نمیدانیم چون عارنمی باشد
هرسفره که بگشاییم دورش همه بنشینند
دشمن نشناسیمش ،اغیار نمی باشد
چون موقع کار آید، دستا همه پیوسته
اینجا همه مشغولند ، بیکار نمی باشد
ما دلشده ی اوییم مستانه و مسروریم
شور و شَرَر و عشقیم ، آزار نمی باشد
۱۴۳
۳۰ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.