پارت 17
من:یا کوک نمیخوای دستمو ول کنی؟؟؟
کوک:نووووچ میترسم
من: پووووف جسیکا تو سوار نشیا
همراه جه سو و کوک سوالر قطار وحشت شدیم سوارش که شدیم شروع کرد به حرکت توی غار ترسناک بود و تاریک یهو یه چیزی پرید جلومون مجسمه بود
کوک: اااااااا مامااان من میترسمممم من جوونم به خدا هنوز ازدواج نکردم هنوز جین هیونگ برام قرمه سبزی درست نکرده ایگوووووووووووو
خندیدم جه سو هم خندید از قطار که پیاده شدیم کوک پشتم قایم شد
من:خجالت بکش مرد گنده خجالتتت
جه سو: اونی دوست پسرت خیلی باحاله
کوک:معلومه که باحالم والا من به این خوبی هیکلو ببین جوون
من: پخخخخخ
یهویی پرید هوا و داد زد:میگشمت بورام بورد یه سوراخ موش پیدا کن
خلاشه بگم که اینقدر قلقلکم داد که نزدیک بود دیش تونم😂
بعدم رفتیم پشمک خوردیم و کلی خوش گذروندیم و خندیدم
من:میدیش یا اینو بکنم ت حلقت؟
اشاره ای به چیبس تو دستم کرد و گعت:بکنش تو حلقم
من:یاااااا کوکیاااااااااااا میکشمتتت اون پشمکو بده جسبکا خندید و گفت:بچه اینا خیر سرت دکتری بورام
من: شکم من دکتر مهندس حالیش نی
کوک:نووووچ میترسم
من: پووووف جسیکا تو سوار نشیا
همراه جه سو و کوک سوالر قطار وحشت شدیم سوارش که شدیم شروع کرد به حرکت توی غار ترسناک بود و تاریک یهو یه چیزی پرید جلومون مجسمه بود
کوک: اااااااا مامااان من میترسمممم من جوونم به خدا هنوز ازدواج نکردم هنوز جین هیونگ برام قرمه سبزی درست نکرده ایگوووووووووووو
خندیدم جه سو هم خندید از قطار که پیاده شدیم کوک پشتم قایم شد
من:خجالت بکش مرد گنده خجالتتت
جه سو: اونی دوست پسرت خیلی باحاله
کوک:معلومه که باحالم والا من به این خوبی هیکلو ببین جوون
من: پخخخخخ
یهویی پرید هوا و داد زد:میگشمت بورام بورد یه سوراخ موش پیدا کن
خلاشه بگم که اینقدر قلقلکم داد که نزدیک بود دیش تونم😂
بعدم رفتیم پشمک خوردیم و کلی خوش گذروندیم و خندیدم
من:میدیش یا اینو بکنم ت حلقت؟
اشاره ای به چیبس تو دستم کرد و گعت:بکنش تو حلقم
من:یاااااا کوکیاااااااااااا میکشمتتت اون پشمکو بده جسبکا خندید و گفت:بچه اینا خیر سرت دکتری بورام
من: شکم من دکتر مهندس حالیش نی
۲.۹k
۰۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.