گناهکار
نیکا... رفتم تو اتاقم که دیدم متین هم اومد.
متین. جانم.
نیکا. الکی گفتم کارت دارم بزار راحت باشن.
متین. اها.
نیکا... اره. فعلا تو اتاق من مشغول باش. بعد میری.
متین. باش.
عصمت. خاله من برم انباری کار دارم میام.
ارسلان باش.
دیانا. ارسلان.
ارسلان. هوم.
دیانا. الان اشتی یم دیگه.
ارسلان. ارعه یه جورایی.
دیانا. یعنی چی یه جورایی. !!
ارسلان.. همینجوری....
دیانا... بگو دیگه.
ارسلان. چون یه بوس ندادی سر صبحی... ادم انرژی بگیره.
دیانا. از لپش که بوص کردم. با حالت لوسی گفتم... الان چی.
ارسلان. ☺☺اشتی.
دیانا.. 🙂🙂یه بغل کردمش.
ارسلان. صبحتو. بخور که الان نیکا بیاد نمیذاره بخوری.
دیانا باش.
ارسلان منم برم. شرکت.
دیانا. الــــان.
ارسلان. ارع.زود میام. یه خبر بگیرم.
دیانا. بش
ارسلان متین نمیای شرکت.
متین. چرااااااا میام.
نیکا. نگاه. نگاه شرکت ندید رو. اروم خب.
متین. لای نیکا خانوم.
ارسلان. دیدم. متین اومد... امادس.
متین. بریم.
ارسلان. بریم. خداحافظ.
دیانا بای.
نیکا... بعد از اینکه ارسلان. متین رفتن... زود رفتم پیش دیانا.
دیانا.. به نیکا خانوم.
نیکا.. خبی.بغلش کردم... وییی چند وقته بغلت نکرده. بودم.
دیانا.. قربونت. خب. چخبرا.
نیکا. ولا خبرا دست شمایه.
دیانا. ها.
نیکا... ارسلان.. و دیانا دیشب باهم خوابیدن. رو یه تخت!!! این چه معنی میده.
دیانا 😄😄😄ارع معنی اشتی.
نیکا واقعا.
دیانا. هوم.
نیکا. وای پس خوبه.... میگم اون پسره امیر دیگه ندیدی.
دیانا. نچ. چرا.
نیکا. هیچی خیلی مشکوک میزد مگه نه.
دیانا اصلا بهش توجه نکردم. من.
نیکا. هوم.... خب من برم توهم خوردی... بیا پیشم.
دیانا. کجا.
نیکا. جلو گوشی اینستا.
دیانا 😊باش.
نیکا. فعلا.
عصمت.... با زور بطری ترشی اوردم. بالا. تو آشپرخونه گذاشتم.
دیانا. اع.خالع این چیه.
عصمت. ترشی درست کردم.. اوردم بخورین.
دیانا. چه خوب.
عصمت خوب برای ظهر چی درست کنم دخترم.
دیانا. ام.... سبزی پلو بلدی خالع.
عصمت.. ارع بابا اینا که چیزی نیست.
دیانا. مامانم همیشه درست میکرد.. ممنون میشم درست کنی.
عصمت خیالت راحت.
دیانا.. مرص.. رفتم پیش نیکا نشستم... خب. خوش گذشت.
نیکا... کجا
دیانا با داش متین رفتی سفر
نیکا اها.... اره خوب بود.
دیانا... ارسلان گفت محمد چیکارش کرده.
نیکا. خ.. عارح.
دیانا... همش تقصیر من بود.
نیکا این چه حرفیه....
دیانا... اگه منه احمق اون عکس باور نمیکردم. اینطوری نمیشد.
نیکا. اوف دیانا کاری یه که شده. ولش.
دیانا. نمیدونم. با این محمد. و. دار دستش. چیکار کنم. هوف..
نیکا... بیا بشینیم حرف بزنم. تلویزیون نگاه کنیم.
دیانا. باش.
______ارسلان..
رفتم داخل شرکت پرونده های مربوطه رو امضا کردم. که امیر بهم زنگ زد. الو.
امیر. سلام.
ارسلان. سلام.
امیر.. واسه امضا تمدید قرارداد بیام.
ارسلان ام. نه همشو انجام دادم.
امیر... ممنون... پس کی برای من میفرستین
ارسلان. به موقع من کار دارم ببخشید. فعلا.
امیر. خداحافظ.
ارسلان. متین چیکا کردی.
متین... داشتم تو اینترنت درباره این پسره امیر میگشتم.
ارسلان. چیزی دستگیرت شد.
متین خبری ازش نی
متین. جانم.
نیکا. الکی گفتم کارت دارم بزار راحت باشن.
متین. اها.
نیکا... اره. فعلا تو اتاق من مشغول باش. بعد میری.
متین. باش.
عصمت. خاله من برم انباری کار دارم میام.
ارسلان باش.
دیانا. ارسلان.
ارسلان. هوم.
دیانا. الان اشتی یم دیگه.
ارسلان. ارعه یه جورایی.
دیانا. یعنی چی یه جورایی. !!
ارسلان.. همینجوری....
دیانا... بگو دیگه.
ارسلان. چون یه بوس ندادی سر صبحی... ادم انرژی بگیره.
دیانا. از لپش که بوص کردم. با حالت لوسی گفتم... الان چی.
ارسلان. ☺☺اشتی.
دیانا.. 🙂🙂یه بغل کردمش.
ارسلان. صبحتو. بخور که الان نیکا بیاد نمیذاره بخوری.
دیانا باش.
ارسلان منم برم. شرکت.
دیانا. الــــان.
ارسلان. ارع.زود میام. یه خبر بگیرم.
دیانا. بش
ارسلان متین نمیای شرکت.
متین. چرااااااا میام.
نیکا. نگاه. نگاه شرکت ندید رو. اروم خب.
متین. لای نیکا خانوم.
ارسلان. دیدم. متین اومد... امادس.
متین. بریم.
ارسلان. بریم. خداحافظ.
دیانا بای.
نیکا... بعد از اینکه ارسلان. متین رفتن... زود رفتم پیش دیانا.
دیانا.. به نیکا خانوم.
نیکا.. خبی.بغلش کردم... وییی چند وقته بغلت نکرده. بودم.
دیانا.. قربونت. خب. چخبرا.
نیکا. ولا خبرا دست شمایه.
دیانا. ها.
نیکا... ارسلان.. و دیانا دیشب باهم خوابیدن. رو یه تخت!!! این چه معنی میده.
دیانا 😄😄😄ارع معنی اشتی.
نیکا واقعا.
دیانا. هوم.
نیکا. وای پس خوبه.... میگم اون پسره امیر دیگه ندیدی.
دیانا. نچ. چرا.
نیکا. هیچی خیلی مشکوک میزد مگه نه.
دیانا اصلا بهش توجه نکردم. من.
نیکا. هوم.... خب من برم توهم خوردی... بیا پیشم.
دیانا. کجا.
نیکا. جلو گوشی اینستا.
دیانا 😊باش.
نیکا. فعلا.
عصمت.... با زور بطری ترشی اوردم. بالا. تو آشپرخونه گذاشتم.
دیانا. اع.خالع این چیه.
عصمت. ترشی درست کردم.. اوردم بخورین.
دیانا. چه خوب.
عصمت خوب برای ظهر چی درست کنم دخترم.
دیانا. ام.... سبزی پلو بلدی خالع.
عصمت.. ارع بابا اینا که چیزی نیست.
دیانا. مامانم همیشه درست میکرد.. ممنون میشم درست کنی.
عصمت خیالت راحت.
دیانا.. مرص.. رفتم پیش نیکا نشستم... خب. خوش گذشت.
نیکا... کجا
دیانا با داش متین رفتی سفر
نیکا اها.... اره خوب بود.
دیانا... ارسلان گفت محمد چیکارش کرده.
نیکا. خ.. عارح.
دیانا... همش تقصیر من بود.
نیکا این چه حرفیه....
دیانا... اگه منه احمق اون عکس باور نمیکردم. اینطوری نمیشد.
نیکا. اوف دیانا کاری یه که شده. ولش.
دیانا. نمیدونم. با این محمد. و. دار دستش. چیکار کنم. هوف..
نیکا... بیا بشینیم حرف بزنم. تلویزیون نگاه کنیم.
دیانا. باش.
______ارسلان..
رفتم داخل شرکت پرونده های مربوطه رو امضا کردم. که امیر بهم زنگ زد. الو.
امیر. سلام.
ارسلان. سلام.
امیر.. واسه امضا تمدید قرارداد بیام.
ارسلان ام. نه همشو انجام دادم.
امیر... ممنون... پس کی برای من میفرستین
ارسلان. به موقع من کار دارم ببخشید. فعلا.
امیر. خداحافظ.
ارسلان. متین چیکا کردی.
متین... داشتم تو اینترنت درباره این پسره امیر میگشتم.
ارسلان. چیزی دستگیرت شد.
متین خبری ازش نی
۱۷۶.۶k
۳۱ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.