vkook
vkook
part1
ته ویو
امروز یه ناشناس بهم زنگ زد گفت توی ازمون واسه بادیگارد شدن قبولم
وگفتن فردی به اسم اقای جون جونگ کوک برای دیدن من منتظره
یه دختر خیلی بچه سالی بود از روی صداش فهمیدم بیشتر از بیست سال سن نداره
لباسمو پوشیدم و رفتم
پایان ویو
+سلام ببخشید یه خانم به من زنگ زدن گفتن اقای جون جونگ کوک باهاتون کار داره
~ اسمتون
+تهیونگ هستم .کیم تهیونگ
~ بله بفرمایید
+ممنون ..اتاقشون..
~طبقه ۵ انتهای سالن یه در مشکی
تق تق
+سلام کیم تهیونگ هستم
_بیا تو
.....
شرط ها
لایک:5
کامنت:10
part1
ته ویو
امروز یه ناشناس بهم زنگ زد گفت توی ازمون واسه بادیگارد شدن قبولم
وگفتن فردی به اسم اقای جون جونگ کوک برای دیدن من منتظره
یه دختر خیلی بچه سالی بود از روی صداش فهمیدم بیشتر از بیست سال سن نداره
لباسمو پوشیدم و رفتم
پایان ویو
+سلام ببخشید یه خانم به من زنگ زدن گفتن اقای جون جونگ کوک باهاتون کار داره
~ اسمتون
+تهیونگ هستم .کیم تهیونگ
~ بله بفرمایید
+ممنون ..اتاقشون..
~طبقه ۵ انتهای سالن یه در مشکی
تق تق
+سلام کیم تهیونگ هستم
_بیا تو
.....
شرط ها
لایک:5
کامنت:10
۶.۹k
۱۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.