@Rose scenario
تو و دوستات توی ساحل ایستاده بودید که خیلی یهویی تصمیم گرفتید والیبال بازی کنید
وقتی دیدی کراشت حریفته و الان نوبت توعه که سرویس بزنی لبخند شیطونی زدی و توپو برداشتی باید به خودی جلوش نشون میدادی
پشت خط ایستادی با سوت یکی از بچه ها به سمت زمین راه افتادی و با پرش بلندی ضربه ی دستت رو روی توپ مهار کردی
نفهمیدی چیشد فقط دیدی که چند نفر به سمتس راه افتادن تا دو هزاریت افتاد و فهمیدی چخبره سریع دویدی به سمتش و بالای سرش نشستی
هی من معذرت میخوام خوبی؟ چیزی نیاز داری؟!
توپ به چونه اش خورده بود. اون سه نفری که بالای سرش بودن به سمت دیگه ای رفتن انگار میخواستن کمک بیارن
قبل اینکه چیز دیگه ای بگی لبخندی زد و رو به چشمای نگرانت گفت
اگه بوسش کنی مطمئن باش خوب میشه
وقتی دیدی کراشت حریفته و الان نوبت توعه که سرویس بزنی لبخند شیطونی زدی و توپو برداشتی باید به خودی جلوش نشون میدادی
پشت خط ایستادی با سوت یکی از بچه ها به سمت زمین راه افتادی و با پرش بلندی ضربه ی دستت رو روی توپ مهار کردی
نفهمیدی چیشد فقط دیدی که چند نفر به سمتس راه افتادن تا دو هزاریت افتاد و فهمیدی چخبره سریع دویدی به سمتش و بالای سرش نشستی
هی من معذرت میخوام خوبی؟ چیزی نیاز داری؟!
توپ به چونه اش خورده بود. اون سه نفری که بالای سرش بودن به سمت دیگه ای رفتن انگار میخواستن کمک بیارن
قبل اینکه چیز دیگه ای بگی لبخندی زد و رو به چشمای نگرانت گفت
اگه بوسش کنی مطمئن باش خوب میشه
۲۲۹
۱۲ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.