part ۲۰
part ۲۰
ته: بیب یکی زنگو زد
ا/ت: من میرم باز کنم....ااااا جیمینه
ته: بزار بیاد تو
ا/ت: باشه....سلام جیمینااا(بغلش کرد)
جیمین: سلام سکشی خانوم
ا/ت: یبار دیگه اینو بهم بگی دمپاییت میکنم
جیمین: خب ببینم با ته خوش گذشت؟...منظورمو که میفهمی؟(نگاه های شیطانی)
ته: جیمین خیلی منحرفی ما که کاری نکردیم
ا/ت: راس میگه(خجالت)
جیمین: وقتی ا/ت خجالت میکشه ینی یه چیزی شدع
ا/ت: نه چیزی نشد
جیمین: باشه سکشی
ا/ت: انگار این کلمه سکشی رو خیلی دوس داری راستی با یونا جونت خوش گذشت؟(نگاه های شیطانی)
جیمین: بعله خیلیم خوش گذشت
ا/ت: وای شت بعدا خاله میشم و بدبخت میشم
جیمین: منم به زودی دایی میشم
ته: جیمین ازاین خبرا نیس
جیمین: باشع خب من رفتم تو اتاقم کار دارم
ا/ت: کی میای بیرون؟
جیمین: نمیام بیرون الان مسواکمو میزنم تو اتاق که کارامو کردم میرم میخوابم
ا/ت: اوکی
ته: ا/ت میای بریم تو اتاق کارت دارم
ا/ت: باشع
جیمین: خب به زودی دایی میشم(چشمک)
ا/ت: خفه شو
ویو ا/ت
رفتیم تو اتاق یهو ته درو بست منو چسبوند به دیوار
ا/ت: چیکار میکنی؟
ته: با اون حرفای جیمین تحریک شدم
صورتشو اورد نزدیک گردنم نفساشو خالی کرد داشتم از خجالت میمردم بعد لبشو زد به لبم و منو بوسید همکاری نکردم که لبمو گاز گرفت بعدش همکاری کردم بعد از ۳ مین جدا شدیم
ته: لبات مث همیشه شیرینه بیب
ا/ت: آرع پس چی فک کردی
گایز میخواستم ازتون تشکر کنم که حمایت های قشنگی کردید ممنونم و اینکه تو کامنتا بگید پارت بعد رو اسمات کنم یا نه و اینکه این فیک واقعی نیس و تهیونگ اصلا هم اینجوری نیستش من برای فیکم اینجوری گذاشتمش
برای پارت بعد
۱۲ لایک❤️
#گوئن
ته: بیب یکی زنگو زد
ا/ت: من میرم باز کنم....ااااا جیمینه
ته: بزار بیاد تو
ا/ت: باشه....سلام جیمینااا(بغلش کرد)
جیمین: سلام سکشی خانوم
ا/ت: یبار دیگه اینو بهم بگی دمپاییت میکنم
جیمین: خب ببینم با ته خوش گذشت؟...منظورمو که میفهمی؟(نگاه های شیطانی)
ته: جیمین خیلی منحرفی ما که کاری نکردیم
ا/ت: راس میگه(خجالت)
جیمین: وقتی ا/ت خجالت میکشه ینی یه چیزی شدع
ا/ت: نه چیزی نشد
جیمین: باشه سکشی
ا/ت: انگار این کلمه سکشی رو خیلی دوس داری راستی با یونا جونت خوش گذشت؟(نگاه های شیطانی)
جیمین: بعله خیلیم خوش گذشت
ا/ت: وای شت بعدا خاله میشم و بدبخت میشم
جیمین: منم به زودی دایی میشم
ته: جیمین ازاین خبرا نیس
جیمین: باشع خب من رفتم تو اتاقم کار دارم
ا/ت: کی میای بیرون؟
جیمین: نمیام بیرون الان مسواکمو میزنم تو اتاق که کارامو کردم میرم میخوابم
ا/ت: اوکی
ته: ا/ت میای بریم تو اتاق کارت دارم
ا/ت: باشع
جیمین: خب به زودی دایی میشم(چشمک)
ا/ت: خفه شو
ویو ا/ت
رفتیم تو اتاق یهو ته درو بست منو چسبوند به دیوار
ا/ت: چیکار میکنی؟
ته: با اون حرفای جیمین تحریک شدم
صورتشو اورد نزدیک گردنم نفساشو خالی کرد داشتم از خجالت میمردم بعد لبشو زد به لبم و منو بوسید همکاری نکردم که لبمو گاز گرفت بعدش همکاری کردم بعد از ۳ مین جدا شدیم
ته: لبات مث همیشه شیرینه بیب
ا/ت: آرع پس چی فک کردی
گایز میخواستم ازتون تشکر کنم که حمایت های قشنگی کردید ممنونم و اینکه تو کامنتا بگید پارت بعد رو اسمات کنم یا نه و اینکه این فیک واقعی نیس و تهیونگ اصلا هم اینجوری نیستش من برای فیکم اینجوری گذاشتمش
برای پارت بعد
۱۲ لایک❤️
#گوئن
۳۱.۳k
۰۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.