تک پارتی فلیکس وقتی دعوا میکنید

سلام من ا.ت هستم ۲ ساله با فلیکس ازدواج کردم
سلام من فلیکس هستم ۲ ساله با ا.ت ازدواج کردم .
خواب بریم سراغ داستان😁

امروز قرار بود فلیکس بیاد از کمپانی بریم بیرون ساعت ۷ نیم اینا
رفتم یه دوش ۲۰ مینی گرفتم
الان ساعت ۵نیم بود دیگه باید کمکم اماده شم یه کراپ سفید پوسیدم با شلوار لش مشکی
با کتونی یه ارایش ساده کردم اماده شدم گوشیمو با کیفم برداشتم رفتم بیرون از اتاق رو کاناپه نشستم منتظر فلیکس همینطور نشسته بودم که دیدم ساعت شد ۸ نیم همینطور گذشت شد دوازده که صدای باز شدن در اومد دیدم فلیکس اومد داخل با چهره خسته گفتم
علامت ا.ت
علامت فلیکس_
به به آقا تشریف آوردن
_ببین ا.ت خستم گیر نده
فلیکس قرار بود بریم بیرون ( با داد)
فلیکس تازه یادش اومد
_آه ا.ت ببخش اصلا یادم نبود معذرت میخوام
که ا.ت رفت تو اتاق درو محکم بست
یعنی چی که یادش رفت من اونقدر منتظر بودم
اون شب فلیکس تو حال رو کاناپه خوابید ولی صبح زود بیدار شد از کمپانی مرخصی گرفت برای ا.ت کلی خوراکی یه گردنبند جواهر با گوشواره خرید اومد خونه صبحانه درست کرد ا.ت هم بیدار شد اومد از اتاق اومد بیرون رفت داخل حال که دید فلیکس کلی خوراکی هدیه خریده صبحانه درست کرده
بعد هم با هم آشتی کردن صبحانه خوردن با هم یه ک*یس رفتن تمام

( خواب دهنم سرویس شد دستمامم شکست اومیدوارم خوشتون بیاد لطفا حمایت کنید مرسی 😍)
فعلا بای😊