خانواده ی کیم
پارت۹
پدر.ب:ایلا با تهیونگ،مینسا با کوک،هانی(دختر خاله ی دیگشون)با جین ،ا/ت با جیمین
هانی :اما پدر بزرگ من و جیمین با هم توی رابطه ایم نمیشه منو جیمین؟
پدر.ب: باشه ولی یه شرط داره
همه : چی ؟
پدر.ب:تا سال آینده باید بچه دار شید
_:اما پدر بزرگ من تازه۲۹سالمه خیلی زود نیست؟
پدر.ب:میخوای ۵۰سالگی بچه دار شی؟
_نه ولی
پدر.ب:ولی نداره
_چشم
پدر.ب:فردا میرید خرید عروسی
همه :چشم
پدر.ب:آفرین ،میتونید بخورید (غذا رو میگه😂)
+جین،جین(آروم )
_چیه؟(اروم)
+حالم خوب نیست ،تو قرص سردرد داری؟
_نه ولی برات بگیرم ؟
+نه نه نمیخوام کسی بفهمه
_باشه
«بعد شام »
پدر.ب:الان تاریک شده فردا برید ،اتاق هاتونو الان آماده میکنم ،اجوما اتاقازو آماده کن
اجوما:چشم
«بعد از آماده شدن اتاق ها»
پدر.ب:اتاق ها آماده شدن
+پدربزرگ اتاق من کجاست؟
پدر.ب:اتاق تو؟اتاق تو و جین سمت راست دومین در
+یعنی منو جین باید باهم بخوابیم؟
پدر.ب: بالاخره که ازدواج میکنند باید پیش هم بخوابید حالا زود تر
+چشم
شرایط :
۵لایک
۱۰کامنت
( شرطا نرسیده بود ولی من گذاشتم پس حمایت کنید )
پدر.ب:ایلا با تهیونگ،مینسا با کوک،هانی(دختر خاله ی دیگشون)با جین ،ا/ت با جیمین
هانی :اما پدر بزرگ من و جیمین با هم توی رابطه ایم نمیشه منو جیمین؟
پدر.ب: باشه ولی یه شرط داره
همه : چی ؟
پدر.ب:تا سال آینده باید بچه دار شید
_:اما پدر بزرگ من تازه۲۹سالمه خیلی زود نیست؟
پدر.ب:میخوای ۵۰سالگی بچه دار شی؟
_نه ولی
پدر.ب:ولی نداره
_چشم
پدر.ب:فردا میرید خرید عروسی
همه :چشم
پدر.ب:آفرین ،میتونید بخورید (غذا رو میگه😂)
+جین،جین(آروم )
_چیه؟(اروم)
+حالم خوب نیست ،تو قرص سردرد داری؟
_نه ولی برات بگیرم ؟
+نه نه نمیخوام کسی بفهمه
_باشه
«بعد شام »
پدر.ب:الان تاریک شده فردا برید ،اتاق هاتونو الان آماده میکنم ،اجوما اتاقازو آماده کن
اجوما:چشم
«بعد از آماده شدن اتاق ها»
پدر.ب:اتاق ها آماده شدن
+پدربزرگ اتاق من کجاست؟
پدر.ب:اتاق تو؟اتاق تو و جین سمت راست دومین در
+یعنی منو جین باید باهم بخوابیم؟
پدر.ب: بالاخره که ازدواج میکنند باید پیش هم بخوابید حالا زود تر
+چشم
شرایط :
۵لایک
۱۰کامنت
( شرطا نرسیده بود ولی من گذاشتم پس حمایت کنید )
۵.۳k
۱۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.