p3
+با کاری که کرد تعجب کردم
_دیگه نتونستم تحمل کنم لباش رو گذاشتم رو لبام قشنگ میتونستم حس کنم که تعجب کرده
+ات هولش دادم عقب و گفتم که ببخشید میشه بریم
_ آره آره بریم
ات ویو رسیدیم جایی که قرار بود بریم دیدم یه قصر بزرگ هستش
پایان ویو ات
_ اگه دید زدنت تموم شد بریم
+آره بریم بریم
_اجوما
#بله پسرم سلام دخترم
+سلام
_ اجوما ببرش اتاقش رو نشون بده و قوانین رو بگو برایش
#باشه پسرم
#بیا دنبالم دخترم
+چشم رفتیم بالا به اتاق با تم طوسی بود
# خوب دخترم اولین قانون اینکه به حرف ارباب گوش بدیم
دو رو حرفش حرف نزنیم
سه زیاد باهاش کلکل نکنیم
۴/۵/۶/۷/۸/۹/۱۰/۱۰۰
+ بسه بسه دیگه
#باشه ولی یادت باشه ارباب یه دوست دختر داره که نمیدونه هرزس
...................................................................خمارییی
شرمندههههه دیر شد یعنی فرستاده بودا من رفتم باشگاه بعد امدنی تو اسانسور گیر کردم باورتون میشه1ساعت درست تو اسانسور بودم بعدش درم اوردن بعد هم وای فای قط شد اصلا دیگه نگم براتون
_دیگه نتونستم تحمل کنم لباش رو گذاشتم رو لبام قشنگ میتونستم حس کنم که تعجب کرده
+ات هولش دادم عقب و گفتم که ببخشید میشه بریم
_ آره آره بریم
ات ویو رسیدیم جایی که قرار بود بریم دیدم یه قصر بزرگ هستش
پایان ویو ات
_ اگه دید زدنت تموم شد بریم
+آره بریم بریم
_اجوما
#بله پسرم سلام دخترم
+سلام
_ اجوما ببرش اتاقش رو نشون بده و قوانین رو بگو برایش
#باشه پسرم
#بیا دنبالم دخترم
+چشم رفتیم بالا به اتاق با تم طوسی بود
# خوب دخترم اولین قانون اینکه به حرف ارباب گوش بدیم
دو رو حرفش حرف نزنیم
سه زیاد باهاش کلکل نکنیم
۴/۵/۶/۷/۸/۹/۱۰/۱۰۰
+ بسه بسه دیگه
#باشه ولی یادت باشه ارباب یه دوست دختر داره که نمیدونه هرزس
...................................................................خمارییی
شرمندههههه دیر شد یعنی فرستاده بودا من رفتم باشگاه بعد امدنی تو اسانسور گیر کردم باورتون میشه1ساعت درست تو اسانسور بودم بعدش درم اوردن بعد هم وای فای قط شد اصلا دیگه نگم براتون
۱۶.۹k
۳۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.