رمان مافیا تهیونگ
رمان مافیا تهیونگ
ات حاضر شد و رفت پایین
وی از لباس ات عصبی شد
_این چه لباسی ع پوشیدی <عصبی >
+چ..ی.کجاش زشته <ترسیده >
_گمشو دیرمون شده
+ب..ا...ش..ه
ویو ۱ساعت بعد
رسیدن به عمارت خوانوادگی
و رفتن داخل ات خیلی خسته بود برای همین خوابید. وی هم کنارش خوابید
بیا پایین
بیا پایین تر
خمارییییی
ات حاضر شد و رفت پایین
وی از لباس ات عصبی شد
_این چه لباسی ع پوشیدی <عصبی >
+چ..ی.کجاش زشته <ترسیده >
_گمشو دیرمون شده
+ب..ا...ش..ه
ویو ۱ساعت بعد
رسیدن به عمارت خوانوادگی
و رفتن داخل ات خیلی خسته بود برای همین خوابید. وی هم کنارش خوابید
بیا پایین
بیا پایین تر
خمارییییی
۳.۵k
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.