فیک:ددی مافیای من* پارت ۹
تهیونگ......
رسیدم به دم در دسشویی و صدای جیغشو شنیدم هم عصبی بودم هم ناراحت سعی کردم درو باز کنم ولی قفل بود برای همین با تفنگ قفل رو شکوندم و رفتم داخل
چه غلطی میکنی؟ مگه نگفتم نزدیکش بشی میکشمت؟
#تو اینجا چیکار میکنی؟مزاحم نشو
ا/ت..........
صحنه عجیبی دیدم از ترس نتونستم تکون بخورم قطره های خون روی دیوار همینجوری به پایین میریخت و ارباب خیلی شدید وحشتناک نگاهم میکرد....خیلی ترسیده بودم
ارباب شروع کرد به پرسیدن سوال ازم
+اینجا چیکار میکردین؟
_هاهاهاهههههی هیچی .......
+درست زر بزنننن(عربده)
از ترس اشکم در اومد ارباب دستاشو روی صورتم کشید و اشکامو پاک کرد
+ بسه گریه نکن بیا دنبالم
هیجا نرفتم و تکون نمیخوردم
+نشنیدی چی گفتم؟گفتم دنبالم بیا(فریاد)
سرمو پایین انداختم و دنبالش رفتم به اتاق خودش و منو براید بلند کرد و روی تخت گذاشت
و من همچنان اشک میریختم
+گریه نکن نشنیدی؟تونمیدونی ددی طاقت دیدن اشکاتو نداره؟؟
تعجب کردم گفت ددی..حالم بد بود نميتونستم بحث کنم
بهم گفت
+لباساتو در بیار سری کارت دارم.......
رسیدم به دم در دسشویی و صدای جیغشو شنیدم هم عصبی بودم هم ناراحت سعی کردم درو باز کنم ولی قفل بود برای همین با تفنگ قفل رو شکوندم و رفتم داخل
چه غلطی میکنی؟ مگه نگفتم نزدیکش بشی میکشمت؟
#تو اینجا چیکار میکنی؟مزاحم نشو
ا/ت..........
صحنه عجیبی دیدم از ترس نتونستم تکون بخورم قطره های خون روی دیوار همینجوری به پایین میریخت و ارباب خیلی شدید وحشتناک نگاهم میکرد....خیلی ترسیده بودم
ارباب شروع کرد به پرسیدن سوال ازم
+اینجا چیکار میکردین؟
_هاهاهاهههههی هیچی .......
+درست زر بزنننن(عربده)
از ترس اشکم در اومد ارباب دستاشو روی صورتم کشید و اشکامو پاک کرد
+ بسه گریه نکن بیا دنبالم
هیجا نرفتم و تکون نمیخوردم
+نشنیدی چی گفتم؟گفتم دنبالم بیا(فریاد)
سرمو پایین انداختم و دنبالش رفتم به اتاق خودش و منو براید بلند کرد و روی تخت گذاشت
و من همچنان اشک میریختم
+گریه نکن نشنیدی؟تونمیدونی ددی طاقت دیدن اشکاتو نداره؟؟
تعجب کردم گفت ددی..حالم بد بود نميتونستم بحث کنم
بهم گفت
+لباساتو در بیار سری کارت دارم.......
۵.۶k
۲۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.