fake Taehyung 4
بعد آت سریع رفت عقب آمبولانس کنار یه دکتر نشست و آمبولانس شروع کرد حرکت کردن آت تمام مدت داشت کارایی که دکتر میکرد رو میدید
ویو آت:
یکدفعه ای به فکرم زد که به داداش دوستم یونا که دکتر بود زنگ بزنم
آت شروع کرد زنگ زدن حدوداً ۱۰ ثانیه نشده بود که اون برداشت
نامجون:
سلام اتفاقی افتاده؟
آت:
سلام نامجون من الان دارم با آمبولانس میام بیمارستان شما
نامجون با نگرانی گفت:
چی! اتفاقی برات افتاده؟
آت:
نه اتفاقی برای من نیوفتاده،ماجرا از این قراره که...
و بعد آت شروع کرد همه چی رو تعریف کردن
نامجون:
اوکی من منتظرتونم ممنونم
آت:
ممنونم،انیو
نامجون:
انیو
و بعد گوشی روقطع کرد دکتری که کنار آت بود یکدفعه گفت:
خانم این آقا انگار نزدیک های قلبشون چاقویی چیزی خورده چون که همون جوری داری از زخمشون خون میاد
#تهیونگ
#فیک
این داستان ادامه دارد...💜
ویو آت:
یکدفعه ای به فکرم زد که به داداش دوستم یونا که دکتر بود زنگ بزنم
آت شروع کرد زنگ زدن حدوداً ۱۰ ثانیه نشده بود که اون برداشت
نامجون:
سلام اتفاقی افتاده؟
آت:
سلام نامجون من الان دارم با آمبولانس میام بیمارستان شما
نامجون با نگرانی گفت:
چی! اتفاقی برات افتاده؟
آت:
نه اتفاقی برای من نیوفتاده،ماجرا از این قراره که...
و بعد آت شروع کرد همه چی رو تعریف کردن
نامجون:
اوکی من منتظرتونم ممنونم
آت:
ممنونم،انیو
نامجون:
انیو
و بعد گوشی روقطع کرد دکتری که کنار آت بود یکدفعه گفت:
خانم این آقا انگار نزدیک های قلبشون چاقویی چیزی خورده چون که همون جوری داری از زخمشون خون میاد
#تهیونگ
#فیک
این داستان ادامه دارد...💜
۶.۵k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.