𝐖𝐡𝐢𝐭𝐞 𝐑𝐨𝐬𝐞🤍✨ فصل ۲ پارت ۲ ( پارت ۱۹ )
تق تق
+ بیا تو
* آیونگ
+ هوم؟
* میگم فردا وقت داری صبح
+ امم صبح نه ولی ظهر اره
* خب پس بیا ظهر بریم سمت همون خونه ی ای تو عمارت پدر بزرگ بود سردردام خیلی دارن زیاد میشن
+ اااا خوبه یادم انداختی اوکی حتما میام
* راستی دیشب و پریشب چرا برنگشتی خونه؟
+ ها خب خو...نه ی خودم موندم 😅( دست پاچه)
* مطمعنی؟( حالت مشکوک)
+ اره ای بابا چه گیر میدی؟
* حالا هرچی کوک چرا نیومد
+ امروز مرخصیه
* قشنگ روزی که کارا بیشتر از بقیه هس مرخصی ها
+ خب خستش بود چرا بهش گیر میدی؟( اوههه هشتگ دوس دختر شغیرتی )
* چرا انقدر طرفشو میگیری
+ ته تو از کجا میدونستی که جیمین قرار بوده بهم اعتراف کنه ؟
* چی تو از کجا میدونی؟
+ کوک بهم گفت
* کوک بهت اعتراف کرد
+ چی تو اینم میدونستی؟؟؟؟
* بله خب پس چی فک کردی
+ خر فضول
* خب خونه کی بودی؟؟؟
+ اهههه بابا خونه کوک بودم اوف
* اون وقت چه گوهی خوردین؟؟( هشتگ داداش غیرتی )
+ خیلی منحرفی احمق
* خب پس قرار میزارین
+ اره( کلافه)
* مبارکه
+ او خب مرسی
* میدونی کوک وقتی فهمید جیمین میخواد بهت اعتراف کنه خیلی گریه کرد
+ چی واقعا؟
* اره ولی بهش نگی بهت گفتم خوشش نمیاد
+ نه بابا نمیگم
* من میرم دیگه فعلا تو هم بیا خونه مامان نگرانته
+ اوففف باشههه
پرش زمانی ظهر ساعت ۲:۳۰
خیلی خسته شده بودم وسایلمو جمع کردم و سوار آسانسور شدم که کوک زنگ زد
- های بیب
+ سلام چاگی
- کجایی؟
+ تو آسانسور
- خب پس بیاد من دمه درم
+چی؟
- بیا میخوام ببرمت جایی
+ کجا میخوای ببریم کلک 😉
- حالا یه جایی تو بیا
+ ههه از دس تو باشه اومدم
- میبینمت
رسیدم پایین اومدم بیرون که عین این جنتلمنا هستا به ماشینش تکیه داده بود اوفف از تیپش نگم براتون
+ اوو دخترکش شدی جئون
- ولی من فقط برا تو دخترکش میشم بیب
رفت سمتش و صورتمو بهش نزدیک کردم و با حالته سکشی و خماری گفتم
+ هوم پس فقط با جذابیتت باید منو بکشی اوکی؟
- چشم میس جئون
خلاصه سوار شدیم و رفتیم جایی که نمیدونم کجاست😂
ویو کوک
تصمیم گرفتم که آیونگ رو ببرم به یه رستورانی که خیلی دوسش دارم اونم تو ساحل که یه جورایی اولین قرارمون باشه آماده شدم و رفتم دنبالش و...
بعد نیم ساعت رسیدیم
که.....
+ بیا تو
* آیونگ
+ هوم؟
* میگم فردا وقت داری صبح
+ امم صبح نه ولی ظهر اره
* خب پس بیا ظهر بریم سمت همون خونه ی ای تو عمارت پدر بزرگ بود سردردام خیلی دارن زیاد میشن
+ اااا خوبه یادم انداختی اوکی حتما میام
* راستی دیشب و پریشب چرا برنگشتی خونه؟
+ ها خب خو...نه ی خودم موندم 😅( دست پاچه)
* مطمعنی؟( حالت مشکوک)
+ اره ای بابا چه گیر میدی؟
* حالا هرچی کوک چرا نیومد
+ امروز مرخصیه
* قشنگ روزی که کارا بیشتر از بقیه هس مرخصی ها
+ خب خستش بود چرا بهش گیر میدی؟( اوههه هشتگ دوس دختر شغیرتی )
* چرا انقدر طرفشو میگیری
+ ته تو از کجا میدونستی که جیمین قرار بوده بهم اعتراف کنه ؟
* چی تو از کجا میدونی؟
+ کوک بهم گفت
* کوک بهت اعتراف کرد
+ چی تو اینم میدونستی؟؟؟؟
* بله خب پس چی فک کردی
+ خر فضول
* خب خونه کی بودی؟؟؟
+ اهههه بابا خونه کوک بودم اوف
* اون وقت چه گوهی خوردین؟؟( هشتگ داداش غیرتی )
+ خیلی منحرفی احمق
* خب پس قرار میزارین
+ اره( کلافه)
* مبارکه
+ او خب مرسی
* میدونی کوک وقتی فهمید جیمین میخواد بهت اعتراف کنه خیلی گریه کرد
+ چی واقعا؟
* اره ولی بهش نگی بهت گفتم خوشش نمیاد
+ نه بابا نمیگم
* من میرم دیگه فعلا تو هم بیا خونه مامان نگرانته
+ اوففف باشههه
پرش زمانی ظهر ساعت ۲:۳۰
خیلی خسته شده بودم وسایلمو جمع کردم و سوار آسانسور شدم که کوک زنگ زد
- های بیب
+ سلام چاگی
- کجایی؟
+ تو آسانسور
- خب پس بیاد من دمه درم
+چی؟
- بیا میخوام ببرمت جایی
+ کجا میخوای ببریم کلک 😉
- حالا یه جایی تو بیا
+ ههه از دس تو باشه اومدم
- میبینمت
رسیدم پایین اومدم بیرون که عین این جنتلمنا هستا به ماشینش تکیه داده بود اوفف از تیپش نگم براتون
+ اوو دخترکش شدی جئون
- ولی من فقط برا تو دخترکش میشم بیب
رفت سمتش و صورتمو بهش نزدیک کردم و با حالته سکشی و خماری گفتم
+ هوم پس فقط با جذابیتت باید منو بکشی اوکی؟
- چشم میس جئون
خلاصه سوار شدیم و رفتیم جایی که نمیدونم کجاست😂
ویو کوک
تصمیم گرفتم که آیونگ رو ببرم به یه رستورانی که خیلی دوسش دارم اونم تو ساحل که یه جورایی اولین قرارمون باشه آماده شدم و رفتم دنبالش و...
بعد نیم ساعت رسیدیم
که.....
۸.۰k
۱۷ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.