دل میرود از دست عیان جای تو خالی
دل میرود از دست عیان جای تو خالی
ای بی خبر از درد نهان جای تو خالی
آفت زده دل همت فریاد ندارد
سردار سکوت است زبان جای تو خالی
بر مسند آشوب کمین کرده خیالی
ای آتش آشوب گران جای تو خالی
با کفر کمانش به گمان کافر افکار
ایمان مرا کرده نشان جای تو خالی
زان پیر شرابی که فشاندی به لبم دوش
امروز دلم گشته جوان جای تو خالی
من ماندم و پرسوخته پروانه و بلبل
در حلقه ی دلسوختگان جای تو خالی
از شوق سفر نیست که آذر شده در راه
کس نیست بگوید که بمان جای تو خالی
غزلی زیبا از استاد حمیدرضا آذرنگ
ای بی خبر از درد نهان جای تو خالی
آفت زده دل همت فریاد ندارد
سردار سکوت است زبان جای تو خالی
بر مسند آشوب کمین کرده خیالی
ای آتش آشوب گران جای تو خالی
با کفر کمانش به گمان کافر افکار
ایمان مرا کرده نشان جای تو خالی
زان پیر شرابی که فشاندی به لبم دوش
امروز دلم گشته جوان جای تو خالی
من ماندم و پرسوخته پروانه و بلبل
در حلقه ی دلسوختگان جای تو خالی
از شوق سفر نیست که آذر شده در راه
کس نیست بگوید که بمان جای تو خالی
غزلی زیبا از استاد حمیدرضا آذرنگ
۳.۰k
۰۴ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.