💠برادر شهید: خط قرمز حمیدرضا حفظ حرمت ناموس مردم بود....💠
کد خبر: ۲۶۴۰۹۲تاریخ انتشار: ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۲۱:۰۱ / سرویس کیهان » اخبارالفالف
💠برادر شهید: خط قرمز حمیدرضا حفظ حرمت ناموس مردم بود....💠
برادر کوچکتر شهید «حمیدرضا الداغی» در گفتوگو با فارس در سبزوار در حالی که بغضش را نگه میدارد، درباره شجاعت این شهید امر به معروف میگوید: شهید الداغی همیشه از دعوا و نزاع، دوری میکرد اما چیزهایی مثل ظلم و حفظ حرمت ناموس مردم، خط قرمزش بود.
احسان الداغی با این که هنوز هم از این اتفاق شوکه است، میگوید: من حدود دوسال از حمیدرضا کوچکتر هستم و به خاطر شرایط کاری در مشهد زندگی میکنم. در چندسال اخیر، همیشه پشتم گرم بود که مادرم در سبزوار تنها نیست و حمیدرضا مثل شیر، مراقب خانواده ماست.
💠خاطراتی از شجاعت شهید آمر به معروف....💠
او در حالی که دقایقی قبل از این گفتوگو، پیکر برادرش را در پزشکی قانونی دیده از روحیات حمیدرضا الداغی میگوید: شهید الداغی به حفظ حرمت ناموس مردم حساس بود. مثلا مدتی پیش در خیابان، راه میرفتیم و دو کودک، یک متکدی بیمار را اذیت میکردند. برادرم ناراحت شد و به بچهها تذکر داد که نباید او را اذیت کنند. چند ماه پیش هم دوستانم تعریف میکردند که عدهای مزاحم ناموس مردم شده بودند و برادرم با این که با پنج نفر روبهرو شده بود اما از زخمی شدن و مصدومیت، ترسی نداشت. او ورزشکار و هندبالیست بود و با اراذل و اوباش برخورد کرده بود.
💠برادر شهید: خط قرمز حمیدرضا حفظ حرمت ناموس مردم بود....💠
برادر کوچکتر شهید «حمیدرضا الداغی» در گفتوگو با فارس در سبزوار در حالی که بغضش را نگه میدارد، درباره شجاعت این شهید امر به معروف میگوید: شهید الداغی همیشه از دعوا و نزاع، دوری میکرد اما چیزهایی مثل ظلم و حفظ حرمت ناموس مردم، خط قرمزش بود.
احسان الداغی با این که هنوز هم از این اتفاق شوکه است، میگوید: من حدود دوسال از حمیدرضا کوچکتر هستم و به خاطر شرایط کاری در مشهد زندگی میکنم. در چندسال اخیر، همیشه پشتم گرم بود که مادرم در سبزوار تنها نیست و حمیدرضا مثل شیر، مراقب خانواده ماست.
💠خاطراتی از شجاعت شهید آمر به معروف....💠
او در حالی که دقایقی قبل از این گفتوگو، پیکر برادرش را در پزشکی قانونی دیده از روحیات حمیدرضا الداغی میگوید: شهید الداغی به حفظ حرمت ناموس مردم حساس بود. مثلا مدتی پیش در خیابان، راه میرفتیم و دو کودک، یک متکدی بیمار را اذیت میکردند. برادرم ناراحت شد و به بچهها تذکر داد که نباید او را اذیت کنند. چند ماه پیش هم دوستانم تعریف میکردند که عدهای مزاحم ناموس مردم شده بودند و برادرم با این که با پنج نفر روبهرو شده بود اما از زخمی شدن و مصدومیت، ترسی نداشت. او ورزشکار و هندبالیست بود و با اراذل و اوباش برخورد کرده بود.
۱.۱k
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.