پارت ۲
پارت ۲
چای وون: خب راستش برای اینکه شما میخواید برید مسافرت خانوادگی بعد بابام نمیزاره منم با شما بیام
تهیونگ: پس برای اینه
چای وون: آره
تهیونگ: اشکال نداره به بابام میگم که به بابات بگه اوناهم بیان
چای وون: نمیخواد بگی بابام نمیره و نمیزاره که منم بیام
تهیونگ: فعلا گریه نکن اشکاتو پاک کن بریم پایین
چای وون: باشه
با هم رفتیم پایین که دیدم بابا اینا کنار هم نشستن
باک هیون: چیشد چای وون جان
چای وون: هیچ
تهیونگ: بابا چای وون دوست داره با ما بیاد سئول ولی عمو نمیزاره بیاد میخواد که شما از عمو اجازه بگیرید که با ما بیاد
باک هیون: قراره خودشونم بیان
چای وون: جدی
باک هیون: اره
چای وون: آخ جون بورام منم با شما میام
بورام: آخ جون
چای وون: خب راستش برای اینکه شما میخواید برید مسافرت خانوادگی بعد بابام نمیزاره منم با شما بیام
تهیونگ: پس برای اینه
چای وون: آره
تهیونگ: اشکال نداره به بابام میگم که به بابات بگه اوناهم بیان
چای وون: نمیخواد بگی بابام نمیره و نمیزاره که منم بیام
تهیونگ: فعلا گریه نکن اشکاتو پاک کن بریم پایین
چای وون: باشه
با هم رفتیم پایین که دیدم بابا اینا کنار هم نشستن
باک هیون: چیشد چای وون جان
چای وون: هیچ
تهیونگ: بابا چای وون دوست داره با ما بیاد سئول ولی عمو نمیزاره بیاد میخواد که شما از عمو اجازه بگیرید که با ما بیاد
باک هیون: قراره خودشونم بیان
چای وون: جدی
باک هیون: اره
چای وون: آخ جون بورام منم با شما میام
بورام: آخ جون
۱.۶k
۲۱ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.