اولین سفر تنهایی 🧡🍂p ۲
ویو لیا💜✝
تقریبا ۶ساعتی میشه که با سومی حرف زدم و هنوز نرسیده بود این دختر خر کجا مونده رفتم روی مبل دراز کشیدم که صدای زنگ در اومد
(چیه منتظرید من صدای زنگ رو در بیارم ای ششششش😑)
ویو سومی💙✡
رسیدم و زنگ در خونه ی لیا رو زدم درو بازکرد و من پریدم بغلش
سومی:اییییی خره هه دلم برات تنگ شده بود
لیا:کره خر منم دلم برات تنگ شده بود
سومی و لیا با هم بعد از کلی خوش گذرونی می خواستن برن پارک
سومی:خب بریم لیا
لیا:برییییم خره
سومی:عمته
لیا :باشه بریم دیر شد
سومی:باشه باشه بریم
لیا و سومی راه افتادن رفتن سمت پارک
سومی:وییییییییی اخ جون بریم شهر بازی
لیا:ارههههه بریم
سومی و لیا کلی تو شهر بازی بازی کردن و نشتن روی نیمکت پارک
لیا:بشین برم یه قهوه بگیرم بیام
سومی:اوکی بود بیا
لیا:باشه
ویو جیمین 🧡🍂
داخل پارک بودیم (با کوک رفته بودن پارک) که دیدم دوتا دختر نشستن رو نمیکت به کوک گفتم
جیمین:کوک اونجارو نگاه کن وای چقدر اون دخترا خوشگلن
کوک:وایی من اون دختره رو میگیرم (با انگشت لیا رو نشون میده)
جیمین:خب حالا با انگشت نشون نده زایس
کوک:ببخشید
جیمین:خب حالا وای اون دختره بغل دست اونی که نشون دادی خیلی سوییته
کوک:داداش عاشق نشی
جیمین:گمشو بابا عشق چیه اصلا
کوک:اوه اوه اوه اون دختره رفت من برم دنبالش
جیمین:باشه برو منم میرم پیش اون میشینم
جیمین تضاحر کرد سردشه و نشست بغل سومی و سومی هم از ترس اینکه دزدی چیزی نباشه رفت اونور تر
جیمین:وای چقدر سرده
سومی:اره این روزا هوا خیلی سرد شده
جیمین:اوو بلاخره یک نفر پیدا شد با حرف من مخالفت نکرد
سومی:(خنده)
جیمین:ببخشید شما تازه به اینجا اومدید اخه من تا حالا شما رو ندیدم ولی دوست تون رو دیدم هر روز میاد اینجا و قدم میزنه
سومی:اره من تازه اومدم اینجا برای ۱ ماه قراره بمونم چطور ؟؟؟؟
جیمین:هیچی همین جوری
سومی:چه عجب اومدی لیا
لیا:ببخشید خیلی دیر اومدم
سومی:نه فقط منو نجات دادی
لیا:از دست کی(اروم تو گوشش)
سومی:اون مرده(اروم تو گوشش)
لیا:اهان یه مرده هم تو کافه با من داشت حرف میزد اینا خیلی شبیه اعضای BTS بودن(یه چیز دیگه اینو نگفتم که سومی و لیا ارمی هستن)
سومی:موافقم
لیا:نکنه خودشون بودن وایییی
سومی:خاک تو سرمون راست میگیا شاید خودشون باشن
لیا:وایییی اره بیا بریم پیششون ازشون بپرسیم
رفتن پیششون و گفتن
سومی:ببخشید
جیمین:بله
لیا:شما جیمین و جونگ کوک BTS نیستید
کوک:اره هستیم اروم الان همه میفهمن و میان پیشمون
سومی و لیا:او ببخشید
ادامه دارد.......
اسکی ممنوع ❌
تقریبا ۶ساعتی میشه که با سومی حرف زدم و هنوز نرسیده بود این دختر خر کجا مونده رفتم روی مبل دراز کشیدم که صدای زنگ در اومد
(چیه منتظرید من صدای زنگ رو در بیارم ای ششششش😑)
ویو سومی💙✡
رسیدم و زنگ در خونه ی لیا رو زدم درو بازکرد و من پریدم بغلش
سومی:اییییی خره هه دلم برات تنگ شده بود
لیا:کره خر منم دلم برات تنگ شده بود
سومی و لیا با هم بعد از کلی خوش گذرونی می خواستن برن پارک
سومی:خب بریم لیا
لیا:برییییم خره
سومی:عمته
لیا :باشه بریم دیر شد
سومی:باشه باشه بریم
لیا و سومی راه افتادن رفتن سمت پارک
سومی:وییییییییی اخ جون بریم شهر بازی
لیا:ارههههه بریم
سومی و لیا کلی تو شهر بازی بازی کردن و نشتن روی نیمکت پارک
لیا:بشین برم یه قهوه بگیرم بیام
سومی:اوکی بود بیا
لیا:باشه
ویو جیمین 🧡🍂
داخل پارک بودیم (با کوک رفته بودن پارک) که دیدم دوتا دختر نشستن رو نمیکت به کوک گفتم
جیمین:کوک اونجارو نگاه کن وای چقدر اون دخترا خوشگلن
کوک:وایی من اون دختره رو میگیرم (با انگشت لیا رو نشون میده)
جیمین:خب حالا با انگشت نشون نده زایس
کوک:ببخشید
جیمین:خب حالا وای اون دختره بغل دست اونی که نشون دادی خیلی سوییته
کوک:داداش عاشق نشی
جیمین:گمشو بابا عشق چیه اصلا
کوک:اوه اوه اوه اون دختره رفت من برم دنبالش
جیمین:باشه برو منم میرم پیش اون میشینم
جیمین تضاحر کرد سردشه و نشست بغل سومی و سومی هم از ترس اینکه دزدی چیزی نباشه رفت اونور تر
جیمین:وای چقدر سرده
سومی:اره این روزا هوا خیلی سرد شده
جیمین:اوو بلاخره یک نفر پیدا شد با حرف من مخالفت نکرد
سومی:(خنده)
جیمین:ببخشید شما تازه به اینجا اومدید اخه من تا حالا شما رو ندیدم ولی دوست تون رو دیدم هر روز میاد اینجا و قدم میزنه
سومی:اره من تازه اومدم اینجا برای ۱ ماه قراره بمونم چطور ؟؟؟؟
جیمین:هیچی همین جوری
سومی:چه عجب اومدی لیا
لیا:ببخشید خیلی دیر اومدم
سومی:نه فقط منو نجات دادی
لیا:از دست کی(اروم تو گوشش)
سومی:اون مرده(اروم تو گوشش)
لیا:اهان یه مرده هم تو کافه با من داشت حرف میزد اینا خیلی شبیه اعضای BTS بودن(یه چیز دیگه اینو نگفتم که سومی و لیا ارمی هستن)
سومی:موافقم
لیا:نکنه خودشون بودن وایییی
سومی:خاک تو سرمون راست میگیا شاید خودشون باشن
لیا:وایییی اره بیا بریم پیششون ازشون بپرسیم
رفتن پیششون و گفتن
سومی:ببخشید
جیمین:بله
لیا:شما جیمین و جونگ کوک BTS نیستید
کوک:اره هستیم اروم الان همه میفهمن و میان پیشمون
سومی و لیا:او ببخشید
ادامه دارد.......
اسکی ممنوع ❌
۷.۴k
۰۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.