پارت سوم
پارت سوم
ات.
رفتمتوی اتاقم و خودمو روی تختمم پرت کردم ذهنم مشغول اون پسره اسمش چی بود ته..تهیونگ اره همون بود راجبش کنجکاو بودم ...نمیدونم چرا همینطور مشغول غکر کردن بودم که خابم برد
چند ساعت بعد
کوک .ا.تتتتتت(داد)
ا.ت.هوممم(خابالود)
کوک.مگه خرسی اینقدر میخوابی
ا.ت.خرس قیافته
کوک.پاشو ساعت هفته شبه فردا باید بری دانشگاه
ا.ت.فرممو نگرفتم هنوز
کوک.من رفتم گرفتم
ا.ت باشه ممنون حالا برو بیرون میخوام بخوابم
کوک.وای من از دست تو اخر روانی میشم
ویو تهیونگ.
وقدر هوب شد که خونم کنار خونه کوکه منو کوک از بچگی وقتی که کوچیکتر بودیم دوست بودیم با اینکه اون ازم چهارسال بزرگتره اما بازم بهم خیلی جاها کمک میکرد مثل برادر نداشتم بود امروز برای اولین بار خواهرشو دیدم...جئون ا.ت خیلی خوشگل بود مثل شخصیت های غیر قابل توصیف بود اروم و با وقار و خوشگل(با وقار و خوب اومدما😂) بی خیالش اصلا فردا روز اول دانشگاهه نباید دیر کنم
چند پارت اول حوصله سر بره میدونم سعی میکنم با محتوای جذاب ببینمش شما هم حمایت کنید
ات.
رفتمتوی اتاقم و خودمو روی تختمم پرت کردم ذهنم مشغول اون پسره اسمش چی بود ته..تهیونگ اره همون بود راجبش کنجکاو بودم ...نمیدونم چرا همینطور مشغول غکر کردن بودم که خابم برد
چند ساعت بعد
کوک .ا.تتتتتت(داد)
ا.ت.هوممم(خابالود)
کوک.مگه خرسی اینقدر میخوابی
ا.ت.خرس قیافته
کوک.پاشو ساعت هفته شبه فردا باید بری دانشگاه
ا.ت.فرممو نگرفتم هنوز
کوک.من رفتم گرفتم
ا.ت باشه ممنون حالا برو بیرون میخوام بخوابم
کوک.وای من از دست تو اخر روانی میشم
ویو تهیونگ.
وقدر هوب شد که خونم کنار خونه کوکه منو کوک از بچگی وقتی که کوچیکتر بودیم دوست بودیم با اینکه اون ازم چهارسال بزرگتره اما بازم بهم خیلی جاها کمک میکرد مثل برادر نداشتم بود امروز برای اولین بار خواهرشو دیدم...جئون ا.ت خیلی خوشگل بود مثل شخصیت های غیر قابل توصیف بود اروم و با وقار و خوشگل(با وقار و خوب اومدما😂) بی خیالش اصلا فردا روز اول دانشگاهه نباید دیر کنم
چند پارت اول حوصله سر بره میدونم سعی میکنم با محتوای جذاب ببینمش شما هم حمایت کنید
۲.۵k
۱۹ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.