part 11 وقتی عاشق پسر عموت شدی
part 11 وقتی عاشق پسر عموت شدی
part 11
کوک. رفت پایین بعد چند دقیقه من رفتم پایین سر میز نشتم غذامو خورد رفتم تو اتاقم ساعت دید 2 بود سریع رفتم آماده شدم رفتم پایین
=کجا به سلامت
+دارم میرم بیرون
=اول باکی میری
+بابا با لیا
=اوکی حالا برو
+عهههههه پرو بوق........(قابل بخش نیست)
از خونه رفتم بیرون سوار ماشین شدم که بعد چند مین به کافه رسیدم ساعتو دیدم 3:05 بود سریع رفتم داخل دیدم لیا اونجاست
~چه عجب اومدی
+بابا 5 دقیقه دیر اومدم
~اوکی
داشتیم حرف میزدیم که گارسون اومد
@چی میل دارین
+من هات چاکلت
~برای منم قهوه
@اوکی الان براتون اماده می کنم
گارسون رفتم و نوشیدنی هامونو آوردم خوردیم که گفت
+ساعت چند
~ساعت 5
+جانم وایییی ساعت 8
~ساعت 8 چخبره
+بابا جشن داریم من ب م بابای
~اوکی بای
رفتم از کافه بیرون سوار ماشین شدم حرکت کردم سمت خونه
part 11
کوک. رفت پایین بعد چند دقیقه من رفتم پایین سر میز نشتم غذامو خورد رفتم تو اتاقم ساعت دید 2 بود سریع رفتم آماده شدم رفتم پایین
=کجا به سلامت
+دارم میرم بیرون
=اول باکی میری
+بابا با لیا
=اوکی حالا برو
+عهههههه پرو بوق........(قابل بخش نیست)
از خونه رفتم بیرون سوار ماشین شدم که بعد چند مین به کافه رسیدم ساعتو دیدم 3:05 بود سریع رفتم داخل دیدم لیا اونجاست
~چه عجب اومدی
+بابا 5 دقیقه دیر اومدم
~اوکی
داشتیم حرف میزدیم که گارسون اومد
@چی میل دارین
+من هات چاکلت
~برای منم قهوه
@اوکی الان براتون اماده می کنم
گارسون رفتم و نوشیدنی هامونو آوردم خوردیم که گفت
+ساعت چند
~ساعت 5
+جانم وایییی ساعت 8
~ساعت 8 چخبره
+بابا جشن داریم من ب م بابای
~اوکی بای
رفتم از کافه بیرون سوار ماشین شدم حرکت کردم سمت خونه
۲۵.۰k
۰۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.