بدهی برای من شروعه ~ ۸
این آخرین پارت برای امروزههه🦦
___________
*سانزو و ریندو و کوکو که با شنیدن بادمجون زرافه بی خاصیت از خنده منفجر شده اند*
ران: الان داری راجبموهام حرف میزنی؟
ا/ت: معلومه راجب موهای بادمجونیت حرف میزنم عیششش
*ا/ت سرش برمیگردونه کههه موهاش میخوره تو صورت ران*
*ران موهای ا/ت رو اروم میگیره و میکشه عقب که صورتش ببینه*
ران: هی دردم اومدا
*سانزو و ریندو و کوکو که جر خوردن*
ا/ت: ميگما اگه موهای خودت بکشم عصبانی میشی؟ *یه مظلوم نمایی با کنکجاوی خالص*
ران: عصبانی نمی....
*قبل اینکه حرفش کامل کنه ا/ت موهای ران کشید*
ران: ولوممم کننننن
*سانزو و رینندو و کوکو که از ماتریکس خارج شدن ازخنده*
*ا/ت میشینه و هنوزم کله ران تو دستشه*
ران که یکم عصبانی شده : ا/ت بزارم برم دیگهه
ا/ت:نوچ نموخام
*مایکی که سیع در نخندیدن دارد*
*وقتی که میبینن داره بارون میاد میخوان سریع برگردن خونه و میرن تو خونه در میبندن ا/ت به ران و ریندو نگاه میکنه*
ا/ت: مو*خندهه*موهاتون *الان ترکیده از خنده*
ران: موهای خودت چی؟
ا/ت: موهام چی؟ مثل خودم بی نقصه نه عارههه عاسیسمممم
ریندو: ران چرا من و تو اینو بزرگ کردیم؟
ران: نمیدونم والا
*هردو با قیافه وادفازیبه ا/ت نگاه میکنن*
ا/ت: جوری حرف نزن انگار ۱۰ ساله بزرگم میکنیا
ریندو: خب این ۲ سالم برای ما ۱۰ سال گذشت انقد رو مخی
ا/ت: بهم برخورد اصلن
مایکی: بسه دیگه
تاکئومی : اینا چرا انقد زر میزنن؟
سانزو: اطلاعی ندارم
*ساعت ۲ شبه و چون بارون باریده باید برن دوش بگیرن دیگه وگرنه مریض میشن دیگهه(حالا انگارچقد تو انیمه ها اینا مهمه)*
ا/ت: خب دیگه من دارم میرم دوش بگیرم
____________
بقیش فردا :>>>>
اتفاق خاصی نمیوفته بچها زیاد چیز خاصی و مهم نیست من کرم نمیریزم میدونین👈🏻👉🏻🫢
___________
*سانزو و ریندو و کوکو که با شنیدن بادمجون زرافه بی خاصیت از خنده منفجر شده اند*
ران: الان داری راجبموهام حرف میزنی؟
ا/ت: معلومه راجب موهای بادمجونیت حرف میزنم عیششش
*ا/ت سرش برمیگردونه کههه موهاش میخوره تو صورت ران*
*ران موهای ا/ت رو اروم میگیره و میکشه عقب که صورتش ببینه*
ران: هی دردم اومدا
*سانزو و ریندو و کوکو که جر خوردن*
ا/ت: ميگما اگه موهای خودت بکشم عصبانی میشی؟ *یه مظلوم نمایی با کنکجاوی خالص*
ران: عصبانی نمی....
*قبل اینکه حرفش کامل کنه ا/ت موهای ران کشید*
ران: ولوممم کننننن
*سانزو و رینندو و کوکو که از ماتریکس خارج شدن ازخنده*
*ا/ت میشینه و هنوزم کله ران تو دستشه*
ران که یکم عصبانی شده : ا/ت بزارم برم دیگهه
ا/ت:نوچ نموخام
*مایکی که سیع در نخندیدن دارد*
*وقتی که میبینن داره بارون میاد میخوان سریع برگردن خونه و میرن تو خونه در میبندن ا/ت به ران و ریندو نگاه میکنه*
ا/ت: مو*خندهه*موهاتون *الان ترکیده از خنده*
ران: موهای خودت چی؟
ا/ت: موهام چی؟ مثل خودم بی نقصه نه عارههه عاسیسمممم
ریندو: ران چرا من و تو اینو بزرگ کردیم؟
ران: نمیدونم والا
*هردو با قیافه وادفازیبه ا/ت نگاه میکنن*
ا/ت: جوری حرف نزن انگار ۱۰ ساله بزرگم میکنیا
ریندو: خب این ۲ سالم برای ما ۱۰ سال گذشت انقد رو مخی
ا/ت: بهم برخورد اصلن
مایکی: بسه دیگه
تاکئومی : اینا چرا انقد زر میزنن؟
سانزو: اطلاعی ندارم
*ساعت ۲ شبه و چون بارون باریده باید برن دوش بگیرن دیگه وگرنه مریض میشن دیگهه(حالا انگارچقد تو انیمه ها اینا مهمه)*
ا/ت: خب دیگه من دارم میرم دوش بگیرم
____________
بقیش فردا :>>>>
اتفاق خاصی نمیوفته بچها زیاد چیز خاصی و مهم نیست من کرم نمیریزم میدونین👈🏻👉🏻🫢
۱۶.۴k
۲۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.