ماه یخی پارت ۳۷
ماه یخی پارت ۳۷
چویا : ب..بزار بره
فئو : کجا با این عجله تازه میخوام شروع کنم
چویا می خواست جاذبه اش رو فعال کنه که
فئو دستشو برد سمت دکمه دستگاه
فئو : مطمئنی می خوای این کارو بکنی
چویا به عقب رفت
فئو : میخوام برات بگم که این دستگاه چه کار میکنه و تا الان نصف کارو انجام داده
این دستگاه خون توی بدن میکو رو میکشه و به جاش خونی که از چند تا خون اشام گرفتم رو وارد بدنش میکنه و بدنش به سرعت به بدن یک خون اشام تبدیل میشه
و اگه شانس باهاش یار باشه زنده میمونه
ولی مهم تر از همه میدونی میکو برای چی تسلیم شد
از دید چویا
چی میکو تسلیم شد چرا چرا چرا چرا میکو نقطه ضعفی نداشت قدرت زیادی داشت و میتونست جاسوس هم باشه پس چرا تسلیم شد
فئو : بخاطر تو
از دید فیودور
فلش بک به قبل از اینکه فئودور به چویا زنگ بزنه و با میکو حرف میزد
میکو : م....من کجام
میکو میخواست تبدیل به یه حیوون تبدیل بشه و فرار کنه ولی من یه عکس فتوشاپ نشون میکو دادم توی اون عکس چویا بود که بسته شده و کتک خورده
میکو : خ..خ....خواهش میکنم بزار اون بره هر کاری بخوای میکنم
پایان فلش بک
از دید راوی
فئودور سرعت دستگاه رو تا اخر زیاد کرد و میکو شروع کرد به جیغ زدن دازای اومد تو و دستگاه رو شکوند چویا میکو رو برداشت و
رفت داشتن میرفتن که یهو میکو چویا رو هول داد و بلند شد چشماش تغییر کرده بود دندوناش تیز شده بود انگار یه قدرت دیگه داشت وقتی به ماه نگاه کردم مثل یخ شده بود مثل چشمای میکو میکو قدرت تغییر شکل داشت ولی داشت یخ درست میکرد و پرتاب میکرد انگار خودش نبود انگار یکی دیگه بود سعی کردم برم سمتش ولی سمتم حمله کرد و به شکل گرگ درومد سعی کردم با جاذبه بزنمش ولی جایی که می خواستم بزنم به یخ تبدیل شد و دفاع کرد یعنی ۲تا قدرت هم زمان داره
چویا : ب..بزار بره
فئو : کجا با این عجله تازه میخوام شروع کنم
چویا می خواست جاذبه اش رو فعال کنه که
فئو دستشو برد سمت دکمه دستگاه
فئو : مطمئنی می خوای این کارو بکنی
چویا به عقب رفت
فئو : میخوام برات بگم که این دستگاه چه کار میکنه و تا الان نصف کارو انجام داده
این دستگاه خون توی بدن میکو رو میکشه و به جاش خونی که از چند تا خون اشام گرفتم رو وارد بدنش میکنه و بدنش به سرعت به بدن یک خون اشام تبدیل میشه
و اگه شانس باهاش یار باشه زنده میمونه
ولی مهم تر از همه میدونی میکو برای چی تسلیم شد
از دید چویا
چی میکو تسلیم شد چرا چرا چرا چرا میکو نقطه ضعفی نداشت قدرت زیادی داشت و میتونست جاسوس هم باشه پس چرا تسلیم شد
فئو : بخاطر تو
از دید فیودور
فلش بک به قبل از اینکه فئودور به چویا زنگ بزنه و با میکو حرف میزد
میکو : م....من کجام
میکو میخواست تبدیل به یه حیوون تبدیل بشه و فرار کنه ولی من یه عکس فتوشاپ نشون میکو دادم توی اون عکس چویا بود که بسته شده و کتک خورده
میکو : خ..خ....خواهش میکنم بزار اون بره هر کاری بخوای میکنم
پایان فلش بک
از دید راوی
فئودور سرعت دستگاه رو تا اخر زیاد کرد و میکو شروع کرد به جیغ زدن دازای اومد تو و دستگاه رو شکوند چویا میکو رو برداشت و
رفت داشتن میرفتن که یهو میکو چویا رو هول داد و بلند شد چشماش تغییر کرده بود دندوناش تیز شده بود انگار یه قدرت دیگه داشت وقتی به ماه نگاه کردم مثل یخ شده بود مثل چشمای میکو میکو قدرت تغییر شکل داشت ولی داشت یخ درست میکرد و پرتاب میکرد انگار خودش نبود انگار یکی دیگه بود سعی کردم برم سمتش ولی سمتم حمله کرد و به شکل گرگ درومد سعی کردم با جاذبه بزنمش ولی جایی که می خواستم بزنم به یخ تبدیل شد و دفاع کرد یعنی ۲تا قدرت هم زمان داره
۴.۳k
۲۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.