P6چند پارتی عضو نهم«کپسول تنفسی عشق»
ویو ا/ت:بعد از یه بغل حسابی اعضا خواستن بهم کمک کنن که بلند شم اما آی ان گفت : «اونی میگم حالا برای اینکه مطمئن بشیم بزار دکتر های کمپانی معاینه ات کنن» گفتم : « امم... چیزه نه نه لازم نیست بابا خوبم فقط یکم خسته ام» چان گفت : «آره فکر بدی هم نیست یه معاینه است دیگه» گفتم : « نه آخه...» لینو گفت : «چرا نه؟ آهان نکنه میترسی؟ 😏» و اعضا زدن زیر خنده خودمم از این حرف لینو خندم گرفت اما نمی تونستم بزارم بهم مشکوک بشن پس قبول کردم که توسط پزشک های کمپانی معاینه بشم رفتیم پیش دکتر دکتر هم قبول کرد که از من یه چکاپ بگیره و ازم خواست تا روی صندلی رو به روش بشینم دستگاه فشارش رو از توی کیفش بیرون اوورد و فشارم رو گرفت مدتی گذشت و دکتر رو به ما گفت : « همه چیز نرماله» همه نفس راحتی کشیدیم اما دکتر ادامه داد : «بله همه چیز نرماله فقط...» چان پرسید : «فقط چی؟» منم حدس زدم دکتر منظورش چیه برای همین سریع بحث رو عوض کردم و گفتم : «بچه ها من پاهام ضعف داره می خوام برم خونه قرص بخورم بیایید بریم و سریع فلنگ رو بستم اعضا که کنجکاو بودن دکتر چی می خواد بگه گفتن : «تو برو ما هم می آییم» گفتم : « اوکی» و سریع محل رو ترک کردم ویو چان : «یعنی دکتر چی می خواست بگه با گفتن کلمه ی فقط یک ترس خاصی وجودم رو در بر گرفته بود نگاهی به اعضا و دکتر کردم و از دکتر پرسیدم : «فقط چی؟» گفت : «فقط...
۱.۶k
۲۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.