اینده یا گذشته?
و لبخندش رو دیده بود من بودم
درسته اون یک پسر بزرگ داشت*۲۵ سالش پسرش*که می خواست کل شرگت رو برای خودش کنه
مادام سوکو اون رو زندان انداخت ولی ادم نشد
اون یک دختر و پسر داره. دخترش سوان دوتا پسر داره و پسر اولش هم یک پسر
ولی کل این خانوداه به جز هیو یا پسر دوم با من مهربون نبود
هیو *اسم پسره دوم*خیلی مهربون ایناست
ولی تنها عضو خانواده که مهربونن با من و تاکه مادام سوکو و هیو هستن داخل این خانواده همه سر شرکت دعوا دارن
رسیدم خونه که تاکه نیومده بود ایی خدا*تاکه رفت اینده*
ای خدا از دست این تاکه
*این پارت ویرایش شده*
رفتم تو اتاقم ولی موندم چرا مادام سوکو بیشتر وقتاش میره کلیاس و به پدر اعتراف میکنه
همممم
که تاکه امد ایی خدا دپباره با سر وضع خونین
اصلا جوابم رو نداد خداا
فردا دارم برات
درسته اون یک پسر بزرگ داشت*۲۵ سالش پسرش*که می خواست کل شرگت رو برای خودش کنه
مادام سوکو اون رو زندان انداخت ولی ادم نشد
اون یک دختر و پسر داره. دخترش سوان دوتا پسر داره و پسر اولش هم یک پسر
ولی کل این خانوداه به جز هیو یا پسر دوم با من مهربون نبود
هیو *اسم پسره دوم*خیلی مهربون ایناست
ولی تنها عضو خانواده که مهربونن با من و تاکه مادام سوکو و هیو هستن داخل این خانواده همه سر شرکت دعوا دارن
رسیدم خونه که تاکه نیومده بود ایی خدا*تاکه رفت اینده*
ای خدا از دست این تاکه
*این پارت ویرایش شده*
رفتم تو اتاقم ولی موندم چرا مادام سوکو بیشتر وقتاش میره کلیاس و به پدر اعتراف میکنه
همممم
که تاکه امد ایی خدا دپباره با سر وضع خونین
اصلا جوابم رو نداد خداا
فردا دارم برات
۲.۹k
۱۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.