فرشته ی نجات پارت ۱۴
_: آقا چه اتفاقی افتاده
مرده: فقط میدونم که افسرده شدم
_: خب بفرمائید این تست و انجام بدید
مرده: چشم
(۱۰ مین بعد)
_: آخ آخ آخ زیاده بفرمائید مشکل چیه
مرده: نمیخوام گریه کنم اما مدت زیادی هست که عاشقشم هرگز بهش نرسیدم بهش گفتم پیداش میکنم و میکنم اما کی؟! دلم براش تنگ شده ۹ ساله ندیدمش شب و روز ندارم واقعا دلم براش تنگ شده گفت امیدارم هم و ببينيم ولی کو اون امیدوارم؟ امروز تولدشه و تولدمه ولی جز درد چیزی ندارم(گریه)
_: آقا...میشه ماسکتون و پایین بکشید؟!
مرده: نه
_: آقا
مرده: نه
_: انگار باید خودم وارد عمل شم(اومد ماسکش و پایین بکشه اونم اومد در بره که رو مبل خوابیده شد و یونا هم افتاد روش ولی یونا خانم آخر ماسکش و پایین کشید )
+: خانم من میگم کسی و دوس دارم این چه کاری بود؟!ایشش اصلا آدم خوبی نیستید
_: چه مین(بغض)
+: خانم خوبید؟!
_: منم یونا(ماسکش و پایین کشید)
+: یونا...خوبی...هنوز من و یادته؟!(بغض)
_: اوم ولی روانشناس بدیم نه؟!(اعصبی)
+: نه ...اها اون....خب برای این بود که دوست داشتم دوس نداشتم خانم دیگه ای لمسم کنه
_: اها..که اینطور
+: چه بزرگ و کیوت شدی خانم کوچولو(لپش و کشید)
_: من کوچولو نیستممم بعدشم اول میگی بزرگ بعد میگی کوچیک؟!
+: اوم...دیدی من جدی جدی عاشقتم
_: اوم(خنده)
+: ۹ ساله منتظرم....یونا توام دوسم داری؟!
_: منم ۹ ساله میخوام بگم وقتی از دستت دادم فهمیدم دوست دارم
+: عاشقتم...تولدت مباارک(تو هوا چرخوندش)
_: اوم تولدمه ولی کو کیک
+: خب ..... خب...
_: بسه (خوشحااال)
صدای در این دو تا هم تو بغل همن
_: برو کنار
مرده: فقط میدونم که افسرده شدم
_: خب بفرمائید این تست و انجام بدید
مرده: چشم
(۱۰ مین بعد)
_: آخ آخ آخ زیاده بفرمائید مشکل چیه
مرده: نمیخوام گریه کنم اما مدت زیادی هست که عاشقشم هرگز بهش نرسیدم بهش گفتم پیداش میکنم و میکنم اما کی؟! دلم براش تنگ شده ۹ ساله ندیدمش شب و روز ندارم واقعا دلم براش تنگ شده گفت امیدارم هم و ببينيم ولی کو اون امیدوارم؟ امروز تولدشه و تولدمه ولی جز درد چیزی ندارم(گریه)
_: آقا...میشه ماسکتون و پایین بکشید؟!
مرده: نه
_: آقا
مرده: نه
_: انگار باید خودم وارد عمل شم(اومد ماسکش و پایین بکشه اونم اومد در بره که رو مبل خوابیده شد و یونا هم افتاد روش ولی یونا خانم آخر ماسکش و پایین کشید )
+: خانم من میگم کسی و دوس دارم این چه کاری بود؟!ایشش اصلا آدم خوبی نیستید
_: چه مین(بغض)
+: خانم خوبید؟!
_: منم یونا(ماسکش و پایین کشید)
+: یونا...خوبی...هنوز من و یادته؟!(بغض)
_: اوم ولی روانشناس بدیم نه؟!(اعصبی)
+: نه ...اها اون....خب برای این بود که دوست داشتم دوس نداشتم خانم دیگه ای لمسم کنه
_: اها..که اینطور
+: چه بزرگ و کیوت شدی خانم کوچولو(لپش و کشید)
_: من کوچولو نیستممم بعدشم اول میگی بزرگ بعد میگی کوچیک؟!
+: اوم...دیدی من جدی جدی عاشقتم
_: اوم(خنده)
+: ۹ ساله منتظرم....یونا توام دوسم داری؟!
_: منم ۹ ساله میخوام بگم وقتی از دستت دادم فهمیدم دوست دارم
+: عاشقتم...تولدت مباارک(تو هوا چرخوندش)
_: اوم تولدمه ولی کو کیک
+: خب ..... خب...
_: بسه (خوشحااال)
صدای در این دو تا هم تو بغل همن
_: برو کنار
۱.۵k
۰۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.