ادامه پارت۳
ادامه پارت۳
زندگی مافیایی من با پسر عموم🎚🗡
ویو ا.ت
صبح با برخورد افتاب بهم چشمام رو باز کردم و نشستم . اولش سرگیجه داشتم اما خوب شد. وقتی به خودم اومدم دیدم تو اتاق خودم نیستم ! یه ذره فکر کردم که دیدم اتاق اون پسر عمو ع.و..ض.یمه
پاشدم برم درو باز کنم که دیدم قفل . نگام خود به کلیدی که رو زمین افتاده بود . کلید رو برداشتم و درو باز کردم . داشتم از پله ها میومدم پایین که یهو ۶ تا پسر با جونگ کوک رو دیدم که همه رو کاناپه خواب بودن.
نزدیک بود جیغ بزنم ولی جلو خودم رو گرفتم . آروم رفتم و جونگ کوک رو بیدار کردم
جونگ کوک :چیشده کی مرده ؟
ا.ت :هیچ کس نمرده اما توضیح بده چرا اینجام
جونگ کوک:آها . خب تو برو لباستو عوض کن کاراتو بکن تا پسرارو بفرستم خونه بعد برات توضیح میدم . (درحال سعی در نخندیدن)
تازه فهمیدم با لباس باز دیروزیم موهامم بالا سیخ و آرایشمم پخش شده . اصلا یه وعضی
ا.ت :باش
سریع دویدم رفتم بالا یه لباس مناسب برداشتم و پریدم تو حمام و یه دوش ۱۵ مینی گرفتم . یه آرایش ملیح کردم و رفتم پایین
دیدم جونگ کوک تو گوشی
جونگ کوک ویو
ا.ت سریع باشه گفت و فرار کرد که باعث شد خندم بگیری واقعا کیوت....عه خفه شو جونگ کو اصلا هم کیوت نیست
بلند شدم رفتم بچه هارو بیدار کردم بعدم صبحانه خور دیم و رفتم . رفتم رو کاناپه نشستم رفتم تو گوشی که
خماری😈
شرط؛ ۳۰ لایک
۲۰ کامنت
همکاری با:@papi_em
زندگی مافیایی من با پسر عموم🎚🗡
ویو ا.ت
صبح با برخورد افتاب بهم چشمام رو باز کردم و نشستم . اولش سرگیجه داشتم اما خوب شد. وقتی به خودم اومدم دیدم تو اتاق خودم نیستم ! یه ذره فکر کردم که دیدم اتاق اون پسر عمو ع.و..ض.یمه
پاشدم برم درو باز کنم که دیدم قفل . نگام خود به کلیدی که رو زمین افتاده بود . کلید رو برداشتم و درو باز کردم . داشتم از پله ها میومدم پایین که یهو ۶ تا پسر با جونگ کوک رو دیدم که همه رو کاناپه خواب بودن.
نزدیک بود جیغ بزنم ولی جلو خودم رو گرفتم . آروم رفتم و جونگ کوک رو بیدار کردم
جونگ کوک :چیشده کی مرده ؟
ا.ت :هیچ کس نمرده اما توضیح بده چرا اینجام
جونگ کوک:آها . خب تو برو لباستو عوض کن کاراتو بکن تا پسرارو بفرستم خونه بعد برات توضیح میدم . (درحال سعی در نخندیدن)
تازه فهمیدم با لباس باز دیروزیم موهامم بالا سیخ و آرایشمم پخش شده . اصلا یه وعضی
ا.ت :باش
سریع دویدم رفتم بالا یه لباس مناسب برداشتم و پریدم تو حمام و یه دوش ۱۵ مینی گرفتم . یه آرایش ملیح کردم و رفتم پایین
دیدم جونگ کوک تو گوشی
جونگ کوک ویو
ا.ت سریع باشه گفت و فرار کرد که باعث شد خندم بگیری واقعا کیوت....عه خفه شو جونگ کو اصلا هم کیوت نیست
بلند شدم رفتم بچه هارو بیدار کردم بعدم صبحانه خور دیم و رفتم . رفتم رو کاناپه نشستم رفتم تو گوشی که
خماری😈
شرط؛ ۳۰ لایک
۲۰ کامنت
همکاری با:@papi_em
۱۹.۹k
۰۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.