بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
قسمت سوم :
غیر از نگاهِ خنثی به چیز دیگری نباید دامن بزنی. و این کاری سخت است. بار اول ممکن است بیش از یکی دو ثانیه نتوانی تحمل کنی. همان خوب است. به مرور به چند دقیقه خواهد رسید. این را می گویند در حالبودن.
به بی زمان رفتن. خروج از شبکۀ تارعنکبوتی برداشتها و ذهنیات. در یک کلام این را می گویند رهایی. گریز از زندان ذهن. اگر یکبار و لو چند ثانیه آن را تجربه کنی با کیفیت آن عملا آشنا شده ای. خود را به کل متصل کرده ای. آنگاه روح تو دیگر آن را رها نخواهد کرد. زیرا از ازل با چنین حالتی آشنا بوده است و اکنون دوباره آن را به یاد آورده است. این یادآوری موتور روح خفته را روشن می کند. شعله ور می سازد. تا آن دم که به مدد روح الهی راه خروج از رنج را خواهد یافت. و به این لهو و لعبی که عمری در آن گرفتار بوده خواهد خندید. در این کیفیت، نوعی از آگاهی است که برای ذهن معمول کاملا ناآشنا و غیر قابل توضیح است. باید خود تجربه کنی.
(ق) - لااقل سه بار در سه زمان مختلف این روند را با بسم الله سلوک کن. و با بسم الله به پایان برسان. بِسمِ اللهِ مَجراها وَ مُرساها رمز کار است. آنگاه که این کیفیت در وجودت شکل گرفت می توانی این روند را در اتاق خلوت و ساکت خانه ات پی بگیری. بزودی این کیفیت در وجودت ملکه می شود تا جائیکه حتی در شلوغی و ازدحام نیز از آن برخوردار خواهی بود. هیچ هیجان و سروصدایی نمی تواند تو را از نگاه بی قضاوت بیندازد. و تو اولین سرمایۀ جاودانی سلوک ات را بدست آورده ای. یک وسیلۀ کاربردی عظیم که هیچ سالکی از آن بی نیاز نیست. تو عملا آموخته ای که ذهنت را متوقف کنی. این نکته آنقدر مهم است که تا این مرحله را به انجام نرسانده ای، بهتر آنست که از مقالۀ کاربردی دیگر، سراغی نگیری. مقالات بعدی فقط برای آن کسان است که از این مرحله گذشته اند. زیرا میدانم که به دردِ غیر اهل عمل نخواهد خورد. و چه بسا به ضررشان باشد. پس آرام و با طمأنینه، بی شتاب و فزون طلبی، این کیفیت متعالی را بدست بیاور و ذهنی را که عمری توسط آن شرطی شده ای متوقف کن، چه اگر قرار است برخوردار از خیری آسمانی گردی بی شک پس از این مرحله خواهد بود.(پایان)
قسمت سوم :
غیر از نگاهِ خنثی به چیز دیگری نباید دامن بزنی. و این کاری سخت است. بار اول ممکن است بیش از یکی دو ثانیه نتوانی تحمل کنی. همان خوب است. به مرور به چند دقیقه خواهد رسید. این را می گویند در حالبودن.
به بی زمان رفتن. خروج از شبکۀ تارعنکبوتی برداشتها و ذهنیات. در یک کلام این را می گویند رهایی. گریز از زندان ذهن. اگر یکبار و لو چند ثانیه آن را تجربه کنی با کیفیت آن عملا آشنا شده ای. خود را به کل متصل کرده ای. آنگاه روح تو دیگر آن را رها نخواهد کرد. زیرا از ازل با چنین حالتی آشنا بوده است و اکنون دوباره آن را به یاد آورده است. این یادآوری موتور روح خفته را روشن می کند. شعله ور می سازد. تا آن دم که به مدد روح الهی راه خروج از رنج را خواهد یافت. و به این لهو و لعبی که عمری در آن گرفتار بوده خواهد خندید. در این کیفیت، نوعی از آگاهی است که برای ذهن معمول کاملا ناآشنا و غیر قابل توضیح است. باید خود تجربه کنی.
(ق) - لااقل سه بار در سه زمان مختلف این روند را با بسم الله سلوک کن. و با بسم الله به پایان برسان. بِسمِ اللهِ مَجراها وَ مُرساها رمز کار است. آنگاه که این کیفیت در وجودت شکل گرفت می توانی این روند را در اتاق خلوت و ساکت خانه ات پی بگیری. بزودی این کیفیت در وجودت ملکه می شود تا جائیکه حتی در شلوغی و ازدحام نیز از آن برخوردار خواهی بود. هیچ هیجان و سروصدایی نمی تواند تو را از نگاه بی قضاوت بیندازد. و تو اولین سرمایۀ جاودانی سلوک ات را بدست آورده ای. یک وسیلۀ کاربردی عظیم که هیچ سالکی از آن بی نیاز نیست. تو عملا آموخته ای که ذهنت را متوقف کنی. این نکته آنقدر مهم است که تا این مرحله را به انجام نرسانده ای، بهتر آنست که از مقالۀ کاربردی دیگر، سراغی نگیری. مقالات بعدی فقط برای آن کسان است که از این مرحله گذشته اند. زیرا میدانم که به دردِ غیر اهل عمل نخواهد خورد. و چه بسا به ضررشان باشد. پس آرام و با طمأنینه، بی شتاب و فزون طلبی، این کیفیت متعالی را بدست بیاور و ذهنی را که عمری توسط آن شرطی شده ای متوقف کن، چه اگر قرار است برخوردار از خیری آسمانی گردی بی شک پس از این مرحله خواهد بود.(پایان)
۱.۲k
۰۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.