اسم داستان: شاهدخت درد p2
اسم داستان: شاهدخت درد p2
فردا صبح بیدار شدم دیدم نبود هه حالا خیلی برام مهمه رفتم یه صبحونه کوفت کردم اماده شدم برم مدرسه... رسیدم رفتم نشستم که دیدم یک عدد رو مخ وارد کلاس ما شد
جین بود اون یه سال بالایی بود و با من مشکل داشت منم ازش متنفر بودم ولی همه دخترا واسش جون میدادن اون 19 سالش بود یعنی چند سال افتاده بود داشتم همینطوری فکر میکردم که شنیدم یه چیزی گفت
جین: سلام جوجه اردک زشت
ا.ت: کاری داشتید الاغ نر؟
جین: بهت رو دادم پرو شدیا
ا.ت: تو کی که بخوای به من رو بدی
جین: بهت نشون میدم کیم
اینو گفت و از کلاس ما رفت خواستم داد بزنم چی چرت و پرت میگی که معلم اومد و گفت بشینید ماهم نشستیم ولی منظورش از اون حرف چی بود؟ هوم مهم نی
6 ساعت بعد
اماده شدم برم خونه که دیدم جین داره با پوزخند بهم نگاه میکنه این امروز چش بود؟
وقتی رسیدم خونه صحنه ای که دیدم شوکم کرد و پاهام لرزید....
شرایط
دو تا کامنت
ده تا لایک
فردا صبح بیدار شدم دیدم نبود هه حالا خیلی برام مهمه رفتم یه صبحونه کوفت کردم اماده شدم برم مدرسه... رسیدم رفتم نشستم که دیدم یک عدد رو مخ وارد کلاس ما شد
جین بود اون یه سال بالایی بود و با من مشکل داشت منم ازش متنفر بودم ولی همه دخترا واسش جون میدادن اون 19 سالش بود یعنی چند سال افتاده بود داشتم همینطوری فکر میکردم که شنیدم یه چیزی گفت
جین: سلام جوجه اردک زشت
ا.ت: کاری داشتید الاغ نر؟
جین: بهت رو دادم پرو شدیا
ا.ت: تو کی که بخوای به من رو بدی
جین: بهت نشون میدم کیم
اینو گفت و از کلاس ما رفت خواستم داد بزنم چی چرت و پرت میگی که معلم اومد و گفت بشینید ماهم نشستیم ولی منظورش از اون حرف چی بود؟ هوم مهم نی
6 ساعت بعد
اماده شدم برم خونه که دیدم جین داره با پوزخند بهم نگاه میکنه این امروز چش بود؟
وقتی رسیدم خونه صحنه ای که دیدم شوکم کرد و پاهام لرزید....
شرایط
دو تا کامنت
ده تا لایک
۱۰.۷k
۱۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.