تصادف عشق p9
( چون گشادم خلاصه مینویسم ،شب دخترا پیش ا.ت میمونن و روز بعدش ا.ت برگه های طلاق و امضا میکنه و میفرسته برای کوک، کوک هم چاره ای نداشت چون میدونست راهی برای برگردوندن ا.ت نداره پس برگه و امضا میکنه و الان سه سال از طلاق میگذره و ا.ت چند ماه بعد طلاقشون میفهمه بارداره و الان صاحب یه دختر سه ساله به اسم یونا شده و کوک از قبل بی احساس تر و بی رحم تر شده خدا میدونه تو این سه سال چیا کشیده و چند نفرو کشته)
ویو ا.ت
رو کاناپه نشسته بودم و تو گوشیم میچرخیدم که یونا اومد پیشم
(علامت یونا = )
= مامانی میشه شیر مز بخورم ؟
+ اره قشنگ مامان الان برات میارم
یونا درست مثل باباشه، فضول، شکمو ، و عاشق شیر مز
+ یونا نظرت چیه امروز بریم بیرون؟
= اره بریممممم
+ باشه پس به خاله سوهی هم میگم بیاد
=به خاله سوهی بگو لارا رو هم بیاره (لارا دختر سوهی)
(مکالمه سوهی و ا.ت)
& سلام
+سلام چطوری
& خوبم تو چطوری
+منم خوبم میگم میخوام با یونا برم سمت برکه توهم میای؟
&اره میام
+باشه آماده شو میام دنبالت
(برکه جاییه که کوک و ا.ت زیاد باهم اونجا میرفتن و ا.ت هم هنوز اونجا میره)
یونا آماده شد و ا.ت وسایلشون و جمع کرد و رفتن دنبال سوهی و لارا تو کل راه لارا و یونا خواب بودنو ا.ت و سوهی مشنگ بازی در میاوردن
+ خب رسیدیم
& دخترا بیدار شین
=رسیدیم؟
+اره عیزیزمممم
=اخجونننننن
=لارا بیا بریمممم
*بریمممم
ا.ت و سوهی وسایل و میبرن بیرون و خودشون میرن قدم بزنن
کوک ویو.
رفته بودم برکه که یه نفرو شبیه ا.ت و سوهی دیدم
= ماماننننن ا.تهههه
+جانمممم
چی ؟؟ مامان؟ اون ا.ت منه!؟ اما اون بچه داره ؟ یعنی ازدواج کرده ؟؟
= منو لارا میخوای بریم تو برکه آب بازی کنیم میشه؟.
+ اره اما تویوپ بردار
= باشه
ا.ت رفت تصمیم گرفتم برم سمت اون بچه ببینم باباش کیه
-سلام کوچولو
= سلام
-مامان بابات کجان؟
=مامانم با خاله سوهی رفته قدم بزنه بابامم نمیدونم هیچوقت ندیدمش
-از بابات عکس داری؟
=اره یه لحظه وایستا
رفت و کیف مامانش و یه عکس و برداشت و آورد
= این مامانمه اینم بابامه مامانم میگه بابام یه کار خیلی ضروری داشت و رفته.
امکان نداره اون…اون من بودم؟.ولی چرا صورتم و خط خطی کرده؟؟
+یونا
=بله مامان
+اون آقا کیه
=نمیدونم
ا.ت اومدم سمتمون و یونا و بغل کرد بعدش به من نگاه کرد
+ جون..کوک..(نگران)
-سلام ا.ت
+تو اینجا چیکار داری؟؟
-اومده بودم جایی که بهم آرامش میده که این فرشته کوچولو و دیدم
= مامان این اقاعه کیه؟؟
+ب..بابات
=جدیییییی
-(لبخند دردناک)
=بابایی چرا زودتر نیومدییی
+کار داشت دخترم
-اره دخترم کار داشتم
=مامان میخوام برم بغل بابا
+باشه برو
-(یونا بغل میکنه و سفت فشارش میده)
.
.
.
.
.
پایان پارت ۹
خوشتون اومد نه؟.میخوام یه کرمی بریزم آخر فیک یکی بکشم نظرتون چیه؟؟
لایک ۵ (حمایت یونو🤣🫶🏻)
ویو ا.ت
رو کاناپه نشسته بودم و تو گوشیم میچرخیدم که یونا اومد پیشم
(علامت یونا = )
= مامانی میشه شیر مز بخورم ؟
+ اره قشنگ مامان الان برات میارم
یونا درست مثل باباشه، فضول، شکمو ، و عاشق شیر مز
+ یونا نظرت چیه امروز بریم بیرون؟
= اره بریممممم
+ باشه پس به خاله سوهی هم میگم بیاد
=به خاله سوهی بگو لارا رو هم بیاره (لارا دختر سوهی)
(مکالمه سوهی و ا.ت)
& سلام
+سلام چطوری
& خوبم تو چطوری
+منم خوبم میگم میخوام با یونا برم سمت برکه توهم میای؟
&اره میام
+باشه آماده شو میام دنبالت
(برکه جاییه که کوک و ا.ت زیاد باهم اونجا میرفتن و ا.ت هم هنوز اونجا میره)
یونا آماده شد و ا.ت وسایلشون و جمع کرد و رفتن دنبال سوهی و لارا تو کل راه لارا و یونا خواب بودنو ا.ت و سوهی مشنگ بازی در میاوردن
+ خب رسیدیم
& دخترا بیدار شین
=رسیدیم؟
+اره عیزیزمممم
=اخجونننننن
=لارا بیا بریمممم
*بریمممم
ا.ت و سوهی وسایل و میبرن بیرون و خودشون میرن قدم بزنن
کوک ویو.
رفته بودم برکه که یه نفرو شبیه ا.ت و سوهی دیدم
= ماماننننن ا.تهههه
+جانمممم
چی ؟؟ مامان؟ اون ا.ت منه!؟ اما اون بچه داره ؟ یعنی ازدواج کرده ؟؟
= منو لارا میخوای بریم تو برکه آب بازی کنیم میشه؟.
+ اره اما تویوپ بردار
= باشه
ا.ت رفت تصمیم گرفتم برم سمت اون بچه ببینم باباش کیه
-سلام کوچولو
= سلام
-مامان بابات کجان؟
=مامانم با خاله سوهی رفته قدم بزنه بابامم نمیدونم هیچوقت ندیدمش
-از بابات عکس داری؟
=اره یه لحظه وایستا
رفت و کیف مامانش و یه عکس و برداشت و آورد
= این مامانمه اینم بابامه مامانم میگه بابام یه کار خیلی ضروری داشت و رفته.
امکان نداره اون…اون من بودم؟.ولی چرا صورتم و خط خطی کرده؟؟
+یونا
=بله مامان
+اون آقا کیه
=نمیدونم
ا.ت اومدم سمتمون و یونا و بغل کرد بعدش به من نگاه کرد
+ جون..کوک..(نگران)
-سلام ا.ت
+تو اینجا چیکار داری؟؟
-اومده بودم جایی که بهم آرامش میده که این فرشته کوچولو و دیدم
= مامان این اقاعه کیه؟؟
+ب..بابات
=جدیییییی
-(لبخند دردناک)
=بابایی چرا زودتر نیومدییی
+کار داشت دخترم
-اره دخترم کار داشتم
=مامان میخوام برم بغل بابا
+باشه برو
-(یونا بغل میکنه و سفت فشارش میده)
.
.
.
.
.
پایان پارت ۹
خوشتون اومد نه؟.میخوام یه کرمی بریزم آخر فیک یکی بکشم نظرتون چیه؟؟
لایک ۵ (حمایت یونو🤣🫶🏻)
۷۷۴
۲۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.