راه بازگشت پارت هشتم
راه بازگشت پارت هشتم
ویو ا.ت
جیمین ادرسو فرستاد سریع رفتم یه تیپ خوب زدم یه میکاپ ملایم کردم سریع سوار ماشین شدم و حرکت کردم سمت جایی که هستن یعنی................. شهر بازی 😂
وسط راه یه ماشین مشکی دنبالم میکرد ولی گمش کردم
رسیدم به شهر بازی به جیمین گفتم بیاد دم در شهربازی که با هم بریم چون نمیدونسم بقیه کجان که وقتی رسیدیم به بقیه کوک و لیسا با هم بودن و یه دختر بود که نمیشناختمش با ته بود انگار جیمین تنها بود که منو جیمینم با هم رفتیم
رفتیم تونل وحشت من خیلی ترسیده بودم ولی به روم نمیاوردم بعد منو جیمین رفتیم ترن هوایی اینجا دیگ من جیغ میزدم جیمینم بهم میخندید وقتی پیاده شدیم
جیمین:ا.ت حالت خوبه؟ اخه رو ترن همچین جیغ میزدی احساس کردم سوسک دیدی😂
ا.ت:نمک دون😂
لیسا :جدی میگه والا تو وقتی سوسک میبینی هم اینجوری جیغ نمیزنی 😂
ته کوک:😂😂
ا.ت:اصلا با همتون گهرم فور اور
جیمین:خب حالا اینجوری نکن بیا بریم
جیمین دستشو انداخت رو شونم یه حس عجیبی بم دست داد تو فکر بودم که جیمین گف
جیمین:ا.ت اینجایی؟ اها ببخشید دستمو انداختم دورت بدت اومد واقعا معزرت میخوام
ا.ت:نه نه هیچی تو فکر بودم اوم من....... دیگ برم خونه
جیمین:میخوای برسونمت؟
ا.ت:نه با ماشین اومدم ممنون
از همه خدافظی کردم و رفتم سمت ماشین .......... حمایت؟
ویو ا.ت
جیمین ادرسو فرستاد سریع رفتم یه تیپ خوب زدم یه میکاپ ملایم کردم سریع سوار ماشین شدم و حرکت کردم سمت جایی که هستن یعنی................. شهر بازی 😂
وسط راه یه ماشین مشکی دنبالم میکرد ولی گمش کردم
رسیدم به شهر بازی به جیمین گفتم بیاد دم در شهربازی که با هم بریم چون نمیدونسم بقیه کجان که وقتی رسیدیم به بقیه کوک و لیسا با هم بودن و یه دختر بود که نمیشناختمش با ته بود انگار جیمین تنها بود که منو جیمینم با هم رفتیم
رفتیم تونل وحشت من خیلی ترسیده بودم ولی به روم نمیاوردم بعد منو جیمین رفتیم ترن هوایی اینجا دیگ من جیغ میزدم جیمینم بهم میخندید وقتی پیاده شدیم
جیمین:ا.ت حالت خوبه؟ اخه رو ترن همچین جیغ میزدی احساس کردم سوسک دیدی😂
ا.ت:نمک دون😂
لیسا :جدی میگه والا تو وقتی سوسک میبینی هم اینجوری جیغ نمیزنی 😂
ته کوک:😂😂
ا.ت:اصلا با همتون گهرم فور اور
جیمین:خب حالا اینجوری نکن بیا بریم
جیمین دستشو انداخت رو شونم یه حس عجیبی بم دست داد تو فکر بودم که جیمین گف
جیمین:ا.ت اینجایی؟ اها ببخشید دستمو انداختم دورت بدت اومد واقعا معزرت میخوام
ا.ت:نه نه هیچی تو فکر بودم اوم من....... دیگ برم خونه
جیمین:میخوای برسونمت؟
ا.ت:نه با ماشین اومدم ممنون
از همه خدافظی کردم و رفتم سمت ماشین .......... حمایت؟
۵.۰k
۲۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.